سایت ویستاژن در این مطلب به زندگی نامه  ریچارد داوکینز پرداخته است.

 زندگی نامه داوکینز

ریچارد داوکینز در ۲۶ مارس ۱۹۴۱ در نایروبی کنیا زاده شد.پدرش یک سرباز بود که در جنگ جهانی دوم از کنیا به انگلیس بازگشت تا به نیروهای متفقین بپیوندد. آن ها در سال ۱۹۴۹ زمانی که ریچارد هشت ساله بود به انگلستان بازگشتند.پدر و مادرش، هر دو به علوم طبیعی علاقه مند بودند و پاسخ پرسش های داوکینز را به شکل علمی می دادند.

داوکینز دوران کودکی خود را یک پرورش معمولی انگلیکان توصیف می کند. او به گفته خودش در ۹ سالگی شروع به شک کردن در وجود خدا کرد؛ ولی برهان نظم او را قانع می کرد. دریافت این نکته که در جهان ادیان گوناگون وجود دارند، و مسیحی بودن او شانسی بوده، و اگر در جای دیگری به دنیا می آمد دین دیگری داشت بر وی تأثیر گذاشت و فهمید که چون هزاران دین گوناگون وجود دارند همگی نمی توانند درست باشند. در ۱۶ سالگی با داروینیسم آشنا شد و دریافت که پیچیدگی های جانداران نیازی به خالق و طراح ندارد و ایمان دینیش را از دست داد. بعدها با تحصیل در رشته زیست شناسی و هر چه بهتر فهمیدن جوانب قضایا، کاملاً به توضیح مادی و طبیعی حیات و غیرضروری بودن خالق فراطبیعی اذعان نمود.

داوکینز به دنبال علاقه ای که از کودکی همراهش بود؛ یعنی زیست شناسی رفت و در رشتهٔ جانورشناسی دانشگاه آکسفورد به تحصیل پرداخت. در آنجا نیکو تینبرگن رفتارشناس جانوری برندهٔ جایزه نوبل استاد راهنما و تز دکترایش بود. او پس از دریافت دکترا یک سال دیگر در آکسفورد ماند و زیر نظر تینبرگن به پژوهش های رفتارشناسی جانوران پرداخت.

او در اواخر دههٔ شصت به عنوان استادیار در دانشگاه برکلی کالیفرنیا کار می کرد. این دوران مصادف بود با بحبوحهٔ جنگ ویتنام که داوکینز همچون بسیاری از استادان و دانشجویان دانشگاه مخالف آن بودند و او به شدت درگیر فعالیت های ضد جنگ شد. سپس در ۱۹۷۰ به عنوان استاد در دانشگاه آکسفورد مشغول به کار گردید. در دههٔ هفتاد داوکینز به توضیح دانش برای عموم علاقه مندان روی آورد. نخستین کتابش را به نام در زیست شناسی فرگشتی در سال ۱۹۷۶ نوشت؛ که کتابی مشهور و تأثیرگذار گردید و موجی نو « ژن خودخواه »  به وجود آورد.

داوکینز سخنرانی های علمی قابل توجهی داشته است. از جمله سخنرانی مایکل فارادی، سخنرانی یادبود توماس هاکسلی و سخنرانی تینبرگن. او همچنین به عنوان نویسنده با مجلات سرشناس علمی و با دانشنامه انکارتا در زمینه دانشنامه فرگشت همکاری داشته است. او به عنوان دبیر ارشد با مجلهٔ فری اینکوایری همکاری دارد و جز هیئت امنای مجلهٔ اسکپتیکاست.

او عضو گروه های خبرهٔ بسیاری از جمله آکادمی پادشاهی علوم و آکادمی پادشاهی ادبیات بریتانیا است. وی همچنین رئیس بخش علوم زیستی انجمن پیشبرد دانش بریتانیا می باشد. در سال ۲۰۰۴ کالج بالیول دانشگاه آکسفورد جایزه داوکینز را برای اهدا به پژوهش های برجسته در زمینهٔ بوم شناسی و رفتارشناسی جانوران در خطر انقراض تأسیس نمود.

داوکینز در سال ۱۹۹۵ به دریافت کرسی فهم عمومی چالرز سیمونی آکسفورد نائل شد؛ که در سپتامبر ۲۰۰۸ به خاطر رسیدن به سن بازنشستگی اجباری دانشگاه باید از آن بازنشسته شود. او همچنین از ۱۹۷۰ عضو هیئت مدیرهٔ نیوکالج آکسفورد بوده است.

 

اعتقادات داوکینز

داوکینز آشکارا خداناباور است و از منتقدان بنام مذهب به شمار می آید. برخی او را بی خدایی ستیزه جو (گروهی از خداناباوران که نسبت به مذهب نگرشی ستیزه جویانه دارند) می دانند. داوکینز خداناباوریش را نتیجه منطقی درک خود از نظریه فرگشت و درک این که دین و علم ناسازگارند می داند.

داوکینز در سال ۱۹۸۶ در کتاب ساعت ساز نابینا می نویسد: پیش از کشف تکامل توسط علم یک خداناباور بر پایه نظرات هیوم می توانست بگوید: من برای اشکال پیچیده بیولوژیک توضیحی ندارم. تنها می توانم بگویم که خدا توضیح خوبی در این رابطه نیست. بهتر است که صبر کنیم و چشم امید داشته باشیم تا شخصی با نظری بهتر از راه برسد. بدون شک این دیدگاه، گرچه از نظر منطقی درست بنظر می رسید، ولی توان متقاعد ساختن افراد را به طور کامل نداشت. هرچند بی خدایی ممکن است پیش از داروین نیز قابل دفاع کردن بوده باشد، ولی این داروین بود که این امکان را فراهم کرد که یک فرد خداناباور، و درهمان حال از نظر ذهنی متقاعد و راضی باشد.

انتقاد از آفرینش گرایی

داوکینز یکی از منتقدان شاخص آفرینش گرایی (اعتقاد دینی مبنی بر اینکه انسان ها، موجودات زنده و تمامی جهان به وسیلهٔ خدا آفریده شده) محسوب می شود. او اعتقاد به آفرینش گرایی اخیر دنیا (نوعی از آفرینش گرایی که بر پایه تعالیم انجیل و تورات، سن زمین و جهان را تنها چند هزار سال می داند) را اشتباهی ابلهانه و مخالف عقل سلیم می داند. داوکینز در سال ۱۹۸۶ در کتاب خود به نام«ساعت ساز نابینا» بحث مربوط به طراحی را که یکی از مهم ترین مباحثی است که آفرینش گرایان به آن تکیه می کنند، به باد انتقاد گرفت. او در این کتاب با مثال مشهور ویلیام پیلی الهیدان قرن هجدهم به مخالفت پرداخته است.

پی لی در کتاب خود(خداشناسی طبیعی) ذکر می کند: همان گونه که یک ساعت بواسطه این که بسیار پیچیده و کارآمد است نمی تواند خودبخود و تنها از روی تصادف به وجود آمده باشد،تمامی موجودات زنده که به مراتب پیچیده ترند باید هدفمندانه طراحی شده باشند.

داوکینز معتقد است که که انتخاب طبیعی برای توضیح کارآمدی آشکار و پیچیدگی غیر تصادفی دنیای بیولوژیک و موجودات زنده کافی است. او می گوید انتخاب طبیعی گرچه فرایندی خودبخود، فاقد شعور و کور است، در طبیعت همان نقش ساعت ساز را بازی می کند. 

توضیح داوکینز در مورد کلمه میم 

داوکینز کلمهٔ میم(معادل فرهنگی ژن) را به منظور توضیح این که چگونه اصول داروینی ممکن است برای تشریح گسترش عقاید و پدیده های فرهنگی بکار روند، ابداع کرد. این کار منجر به به وجود آمدن رشته ای بنام میمتیک گردید. میم به هر موضوع فرهنگی که یک ناظر بتواند آن را یک همانندساز در نظر گیرد، اشاره دارد. فرض داوکینز این است که بسیاری از پدیده های فرهنگی، به ویژه هنگام روبرو شدن با انسان ها (انسان ها بواسطه روند تکاملی خود به شکل نسبتاً کارآمدی توانایی کپی کردن اطلاعات و رفتار را دارند) قابل همانندسازی هستند. میمها همیشه بدون اشتباه کپی نمی شوند و در معرض تعدیل، ترکیب و تغییر به وسیلهٔ عقاید دیگر قرار دارند و این روند می تواند به تولید میمهای جدید بینجامد. این میم های جدید خود می توانند همانند سازهای کارآمد تر یا ناتوان تری از نیاکانشان باشند و این زمینه ای است برای فرضیه فرگشت فرهنگی (تکامل فرهنگی) که متناظر با فرگشت بیولوژیک بر پایه ژن است. داوکینز پس از تعیین خطوط اصلی نظراتش در کتاب ژن خودخواه، وظیفه گسترش این نظریه را به عهده دیگران از جمله سوزان بلک مور گذاشت.

 زیست شناسی فرگشتی

از دیدگاه علمی، داوکینز بیشتر به دلیل گسترش و عمومی سازی نگرش ژن محور در فرضیه فرگشت شناخته شده است. این دیدگاه او به روشنی در کتاب هایش بنام های ژن خودخواه (سال ۱۹۷۶ ) و فنوتیپ گسترش یافته ( ۱۹۸۲ ) به چشم می خورد. داوکینز یک رفتارشناس جانوری است و از این رو به بررسی ارتباط رفتار حیوانات با انتخاب طبیعی علاقه مند است. او بر این باور است که ژن واحد اصلی انتخاب در فرایند فرگشت است. او همواره در مورد دیدگاه های مربوط به فرایندهای ناسازگارانه در فرگشت و اعتقاد به انتخاب در سطحی بالاتر از ژن، نگرشی بسیار شکاکانه داشته است. داوکینز به ویژه نسبت به اهمیت انتخاب گروهی به عنوان پایه خیرخواهی و ازخودگذشتگی، نگرشی انتقادآمیز دارد. او با بهره گیری از نقطه نظرات دبلیو دی همیلتون در مورد انتخاب قومی و رابرت تریورز درمورد از خودگذشتگی متقابل، دیدگاه خود را در مورد از خودگذشتگی در کتاب ژن خودخواه انعکاس داده است.

      کتاب ها 

         ژن خودخواه ۱۹۷۶ میلادی(ترجمه به فارسی توسط دکتر جلال سلطانی، انتشارات مازیار، ۱۳۹۶)

         فنوتیپ گسترش یافته ۱۹۸۲ میلادی

         ساعت ساز نابینا ۱۹۸۶ میلادی (ترجمه به فارسی توسط شهلا باقری و محمود بهزاد، انتشارات مازیار)

         رودخانه ای از بهشت ۱۹۹۵ میلادی

         صعود به قلهٔ ناممکن ۱۹۹۶ میلادی

         گسیختن رنگین کمان ۱۹۹۸ میلادی

         دین یار شیطان ۲۰۰۳ میلادی

         داستان نیاکان ۲۰۰۴ میلادی

         پندار خدا (توهم خدا) 2006 میلادی

         کتاب آکسفورد علمی نویسی مدرن ۲۰۰۸ میلادی

         بزرگ ترین نمایش روی زمین: مدرکی برای تکامل ۲۰۰۹ میلادی

         جادوی واقعیت: چگونه می دانیم چه چیزی واقعاً درست است ۲۰۱۱ میلادی

         میل به شگفتی: دانشمند می سازد ۲۰۱۳ میلادی

         شمعی کوچک در تاریکی: زندگی من و علم ۲۰۱۵ میلادی

 

 

·       مستندها:

         خوب ها زودتر می روند ۱۹۸۷

         ساعت ساز نابینا ۱۹۸۷

         رشد در جهان ۱۹۹۱

         شکستن فاصل دانش ۱۹۹۶

         نوارهای بی خدایی ۱۹۹۶

         سؤال بزرگ ۲۰۰۴

         ریشهٔ همهٔ شرها ۲۰۰۶

         دشمنان خرد ۲۰۰۷

         نبوغ چارلز داروین ۲۰۰۸

         تهدید مدارس دینی ۲۰۱۰

         روابط جنسی، مرگ و معنای زندگی ۲۰۱۲

         ناباوران ۲۰۱۳

       جوایز

  •          انجمن جانورشناسی لندن مدال نقره  ۱۹۸۹
  •         جایزه مایکل فارادی ۱۹۹۰
  •          جایزه کیستلر  ۲۰۰۱
  •             International Cosmos Prize (1997)
  • Nierenberg Prize (2009)
  •        همکار انجمن سلطنتی 2001

 

گردآورنده: جناب آقای حسن مسرور

سایت ویستاژن در این مقاله به معرفی رشته اکولوژی (اکولوژی انسانی) پرداخته است.

اکولوژی انسانی

اکولوژی انسانی دانشی بین رشته ای است که توجه آن به تغییر در الگوهای روابط با منابع و محیط از مصرف کنندگی به الگوی حفاظت و اقدام های رهایی بخش معطوف است. این رشته شاخه ای از علوم بهداشتی و زیست محیطی است که در آن دانشجویان طی دوره آموزش ضمن آشنایی با اصول اکولوژی و رویکردی که نیاز عصر ما دارد و روشهای پژوهش بویژه در حوزه سلامت و محیط زیست انسان، قادر به یافتن مبانی، ابعاد مساله سلامت انسان، فرهنگ و محیط خود می گردد.

برای رسالت این رشته می توان گفت: گذشته و سابقه گروه اکولوژی بیانگر آن است که این گروه می تواند برنامه های آموزشی و تخصصی خوبی در این زمینه ارائه نماید. بعلاوه گرایشهای تحقیقاتی بین سیستمی را در این گروه بوجود آورد و مهارتهای لازم را در آنها ایجاد نماید.

ایده اساسی اکولوژی انسانی این است که ما می توانیم در محیط سالم به زندگی سالم بپردازیم، آن هم در صورتی که در هماهنگی با سایر انسان ها و طبیعت زندگی کنیم. اصول انسانی و اسلامی که دانش و عملکرد اکولوژی انسانی بر روی محوریت وحدت است و در تربیت کارشناسان ارشد این رشته و در جریان آموزش به آنان قابل انتقال است که عبارتند از

ـ برابری و عدالت در روابط اجتماعی

ـ دسترسی به فرصتهای مناسب برای منافع توسعه انسانی

ـ احترام و مراقبت از بقا ارزش و منزلت انسانها

ـ اقدام به حفظ ارزش و منزلت محیطی

ـ همزیستی انسانها با طبیعت

ـ کار به عنوان واقعیت دادن به وجود و بقای انسان

ـ ارزشهای زیباشناختی مانند زیباسازی محیط

ـ ایده اساسی سلامت و رفاه برای همه

ـ تاکید بر دانش و یادگیری

ـ حمایت از حقوق و منزلت فردی

ـ پذیرش همه فرهنگ ها

ـ صلح در سطح فردی، اجتماعی، جهانی

سلامت انسان دارای وابستگی زیادی به محیط و توسعه پایدار می باشد. برای اطمینان از محیط سالم برای نسل حاضر و بعدی، باید بر توسعه پایدار و اکولوژی انسانی تاکید فراوان شود. توسعه پایدار نه فقط به خاطر دلایل دوستانه بلکه به عنوان حفظ محیط زیست به صورت کل باید ثابت کرد.

دیدگاه اکولوژی انسانی و بازسازی محیط از این زاویه به منظور حفظ سلامت انسان، در آینده نیروی غالب اقتصادی و اجتماعی خواهد بود.

بنابراین می توان گفت دورنمای این رشته در ده سال آینده، تربیت دانش آموختگانی می باشد که متعهد و متبحر هستند که در زمینه هایی می توانند در حوزه غالب اقتصادی و اجتماعی در برنامه ریزی های کشوری موثر واقع شوند.

هدف کلی که می توان در این رشته گفت: اینکه این دوره نگاه کلی به واکنش های متقابل انسان و محیط و تربیت دانش آموختگانی است که درباره راه حل های محکم و پایدار برای مشکلات محیطی و مطالعه اقدام کنند و دانش آموختگان این دوره باید بعد از فارغ التحصیلی به موارد زیر مسلط باشند

  • اکولوژی انسانی را به سایر رشته های وابسته آموزش دهند.
  • داده های پایه در زمینه مسایل اکولوژی انسانی با توجه به دستور کار سلامت و توسعه پایدار را جمع آوری کرده و طرحهای پژوهشی بین سیستمی را تهیه و با مهارت اجرا و مدیریت کنند.
  • در جهت رسیدن به اهداف سلامت و توسعه پایدار برنامه ریزی و ارزشیابی نمایند.
  • سمینارها و کارگاههایی برای پرسنل نظام بهداشتی و سلامت در جهت آشنا ساختن آنان با وظایف و مسئولیتهای مربوط به اهداف دستور کار سلامت و توسعه پایدار اجرا کنند.
  • بین فعالیت های نهادها، سازمانها، وزارتخانه های مختلف در زمینه انجام تحقیقات و برنامه ریزی برای رسیدن به سلامت و توسعه پایدار ارتباط و هماهنگی دارد.

نقش دانش آموختگان این رشته در نظام بهداشتی کشور آموزشی، برنامه ریزی، مشاوره ای، پژوهشی و ارتباطی می باشد.

وظایف حرفه ای این دانش آموختگان که همانطور گفته شد بر اساس زیر است

آموزشی: تدریس در موسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی

پژوهشی: تهیه پروژه های تحقیقاتی بین سیستمی و انجام آنها در موسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی

برنامه ریزی: تحلیل و برنامه ریزی مسئله های اکولوژی انسانی در موسسات دولتی و خصوصی زیست محیطی مانند شهرداریها، سازمانهای محیط زیست، وزارت مسکن و شهرسازی و …. همچنین گردآوری داده های پایه در حوزه مسئله های اکولوژی انسانی با توجه به دستور کار سلامت و توسعه پایدار و کمک به برنامه ریزی در جهت رسیدن به اهداف و ارزشیابی برنامه های سلامت و توسعه پایدار

مشاوره ای: برگزاری کارگاهها و سمینارها برای پرسنل نظام بهداشتی و سلامت در جهت آشنا ساختن آنها با وظایف و مسئولیت های مربوط به اهداف دستور کار سلامت و توسعه پایدار

ارتباطی: ایجاد ارتباط و هماهنگی بین فعالیتهای نهادها، سازمانها، وزارت خانه های مختلف در زمینه انجام تحقیقات و برنامه ریزی برای تحقق به سلامت و توسعه پایدار

داشتن مدرک کارشناسی در یکی از رشته های اکولوژی انسانی، جغرافیا(با گرایش انسانی)، بهداشت عمومی، زیست شناسی(همه گرایش ها)، محیط زیست بهداشت محیط، بهداشت خانواده و جمعیت، بهداشت حرفه ای، مامایی، پرستاری و یا دارا بودن مدرک دکتری عمومی(پزشکی، داروسازی و دندان پزشکی)، دکتری حرفه ای دامپزشکی مورد تایید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یا وزارت علوم و تحقیقات و فناوری از شرایط و نحوه پذیرش دانشجو در این رشته می باشد.

مواد امتحانی و ضرایب هرکدام

موارد امتحانی ضرایب
مبانی اکولوژی 3
جمعیت و تنظیم خانواده 2
مقدمات آمار زیستی 2
بهداشت عمومی 1
زبان عمومی 2

طول دوره تحصیلی این رشته در نظام آموزشی مطابق با آیین نامه آموزشی دوره کارشناسی ارشد ناپیوسته طبق شورای عالی برنامه ریزی علوم پزشکی می باشد.

تعداد واحدهای درسی:

تعداد کل واحدهای درسی دوره کارشناسی ارشد رشته اکولوژی انسانی 32 واحد است که به شرح زیر می باشد:

  • دروس اختصاصی اجباری 18 واحد
  • دروس اختصاصی اختیاری 8 واحد
  • پایان نامه 6 واحد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جمع                               32 واحد

دروس کمبود یا جبرانی برنامه آموزشی دوره کارشناسی ارشد ناپیوسته رشته اکولوژی انسانی:

عنوان درس تعداد واحد
جمعیت شناسی و تنظیم خانواده 2
اصول اپیدمیولوژی و روش تحقیق 3
سیستمهای اطلاع رسانی پزشکی 1
آمار حیاتی 3
جمع کل واحدها 9  واحد

ـ گذراندن این دروس برای کلیه دانشجویان به عنوان درس کمبود یا اجبرانی الزامی است.

دروس اختصاصی ـ اجباری برنامه آموزشی دوره کارشناسی ارشد ناپیوسته رشته اکولوژی انسانی:

عنوان درس تعداد واحد
اصول اکولوژی انسانی 3
اکوسیستم ها و اجزای اساسی آن 3
آمار حیاتی پیشرفته 2
محیط سنجی 2
روش تحقیق و کاربرد کامپیوتر در اکولوژی انسانی 2
زبان اختصاصی پیشرفته 2
اکولوژی انسانی و توسعه پایدار 3
کار آموزی در عرصه 2
پایان نامه 6
مجموع    واحد24

واحدهای اختصاصی ـ اختیاری برنامه آموزشی دوره کارشناسی ارشد ناپیوسته رشته اکولوژی انسانی:

عنوان درس تعداد واحد
مدیریت اکوسیستم ها 2
غذا و جمعیت 2
اقتصاد محیط 2
مدیریت کیفیت آب 2
تصفیه آب 2
تصفیه فاضلابهای شهری 2
کاربرد بیوتکنولوژی در بهداشت محیط 2
 اصول سم شناسی محیط 2
استاندارد های ملی بین المللی و قوانین مرتبط با بهداشت محیط 2
مجموع   واحد18

ـ تعداد کل واحدهای اختیاری پیش بینی شده 18 واحد می باشد که دانشجو باید 8 واحد آن را با راهنمایی و هماهنگی استاد راهنما و گروه آموزشی و ترجیحا متناسب با موضوع پایان نامه خود انتخاب و بگذراند.

گردآورنده: سرکار خانم پریناز زارع

سایت ویستاژن در این مقاله به توضیح اپی ژنتیک پرداخته است.

تعریف اپی ژنتیک

اپی ژنتیک از نظر لغوی به معنای بالا یا فرای ژنتیک می باشد، اپی ژنتیک به تغییرات توارثی در بیان ژن ها گفته می شود که این تغییرات ارثی در سطح فرا نوکلئوتیدی رخ می دهد، یا به زبان ساده تر می توان گفت: در واقع اپی ژنتیک به تغییرات خارجی که روی DNA اعمال می شود و موجب خاموش و روشن شدن ژن ها شده، گفته می شود.

این امر باعث تغییر در سکانس DNA نمی شود و فقط در خواندن ژن ها که توسط سلول ها صورت می گیرد، نقش ایفا می کند.

بطور کلی می توان گفت: اپی ژنتیک تغییری در فنوتیپ ایجاد می کند ولی در ژنوتیپ تغییری حاصل نمی شود که همین امر موجب می شود به خودی خود بر روی خواندن ژن ها تاثیر بگذارد و چنین بیان ژنی، بطور پایدار از طریق تقسیمات سلولی در میتوز و در میوز منتقل می شود.

اپی ژنتیک موجب فرآیندهایی می شود که بالاتر از سکانس ژنی یک فرد قابل ردیابی باشد، بطور خلاصه شامل: متیلاسیون DNA (افزوده شدن گروه متیل به DNA)، آرایش هیستون ها، تغییر در وضعیت قرارگیری نوکلئوزوم ها می شود.

متیلاسیون DNA

متیلاسیون DNA یک پدیده اپی ژنتیکی می باشد، که دارای اثر خاموش سازی بیان ژن و حفظ پایداری ژنوم ها می باشد، مخصوصا نواحی ای که دارای مقدار زیادی از DNA  تکراری باشد، یعنی متیله شدن در نواحی تکراری اتفاق می افتد و باعث خاموش سازی آن نواحی می شود که فایده آن در این است که از تداخل این نواحی در نوترکیبی و تاثیر آنها در بیان ژن ها جلوگیری می کند و فایده دیگر هم در این امر، پایداری کروموزوم  می باشد.

می توان گفت: امروزه متیلاسیون DNA  یکی از گسترده ترین تغییرات شناخته است که در امر اپی ژنتیک بکار گرفته شده است و طبق مطالعات انجام شده متیلاسیون DNA  ممکن است در عملکرد حافظه بلند مدت مهم باشد.

تغییرات هیستون

هیستون پروتئینی است که DNA  را فشرده یا بسته بندی می کند و بدون حضور این پروتئین DNA  بسیار طویل می شود و نمی تواند خود را داخل سلول جای دهد. حال اگر هیستون ها  DNA  را در مناطقی بسیار فشرده کنند، مانع خوانده شدن ژن ها می شود؛ اما اگر هیستون ها در مناطقی DNA  شل کرده باشند؛ ژن ها در دسترس قرار گرفته و خوانده می شوند.

اپی ژنتیک بطور اختصار نشان می دهد که چرا سلول های پوست به سلول های مغز و ماهیچه شباهتی ندارد، در واقع هر سه از این سلول ها (مغز و پوست و ماهیچه) یک نوع DNA  دارند اما ژن های آنها به شکل های مختلفی روشن و خاموش می شود و هم چنین تعیین کننده ترتیب و شکل گیری انواع سلول ها هم می باشد.

تغییرات اپی ژنتیک به نسل های آینده انتقال می یابد، اما به شرطی که این تغییرات در سلول تخم و یا اسپرم صورت گیرد، البته می توان بیان داشت که بیشتر تغییرات ژنتیکی که در اسپرم اتفاق می افتد، حذف می شود و زمانی که قرار است این دو باهم ترکیب شوند و تخم لقاح یافته را تشکیل دهند فرآیندی به نام برنامه ریزی مجدد (reprogramming) شکل می گیرد.

این فرآیند به سلولهای جنینی این امکان را می دهد که از ابتدا شروع کرده و تغییرات اپی ژنتیکی خود را اعمال کند.

بعضی دانشمندان این اعتقاد را دارند که؛ بعضی از تغییرات اپی ژنتیکی که در اسپرم و تخم والدین اتفاق می افتد، مانع فرآیند (reprogramming) می شود و مستقیما به نسل بعد منتقل می شود. (البته اگر این حقیقت داشته باشد؛ مثلا غذایی حتی یک فرد می خورد، می تواند روی فرزندانش تاثیر بگذارد، اما در حال حاضر این موضوع هنوز کاملا اثبات نشده است.)

تغییرات اپی ژنتیک با عوامل مختلفی مانند: سن و محیط و سبک زندگی و وضعیت بیماری همراه است.

عملکرد اپی ژنتیک سلول ها را در جنین می توان به این صورت توضیح داد که: سلول های جنینی به طور معمول می تواند به نحوی باشد که سلول ها به شکل موثری تمایز داده شوند، تا به عنوان سلول های پوستی، سلول های کبدی، سلولهای مغزی و غیره فعالیت و عملکرد خاص خودشان را ادامه دهند.

تغییرات اپی ژنتیکی می تواند اثرات مضرتری هم داشته باشد که منجر به بیماری هایی نظیر سرطان (روده، پستان و…..) می شود و درحال حاضر پیشرفت های شگرفی در مبحث اپی ژنتیک شده که در پروژه ژنوم انسان منجر به یافته های جدیدتری شده است که عبارتند از: ارتباط بین تغییرات اپی ژنتیک میزبان و اختلالات آن که از جمله؛ اختلالات مربوط به عقب ماندگی ذهنی، اختلالات ایمنی، اختلالات روانپزشکی و اختلالات اطفال می باشد.

از دیگر مضرات اپی ژنتیک می توان گفت تغییرات اپی ژنتیکی، که باعث خاموش شدن ژن های تعمیر کننده DNA است، می تواند موجب تخریب DNA شود که همین امر موجب می شود ریسک مبتلا شدن به سرطان را افزایش می دهد.

گردآورنده: پریناز زارع

زندگی نامه گرگور مندل

گرگور مندل (Gregor johann Mendel)، دانشمند ، عضو انجمن  Augustinian friar و راهب بزرگ کلیسای مقدس توماس در شهر بورنو ، موراویا بود. مندل در یک خانواده آلمانی زبان در بخش Silesian امپراتوری اتریش متولد شد و به عنوان بنیانگذار علم مدرن ژنتیک به رسمیت شناخته شد. اگرچه کشاورزان از سالها پیش می دانستند که پرورش حیوانات و گیاهان می تواند از صفات مطلوب خاصی برخوردار باشد ، اما آزمایش های گیاه نخود مندلی که بین سالهای 1856 و 1863 انجام شد بسیاری از قوانین وراثت را ایجاد کرد ، که اکنون به عنوان قوانین وراثت مندلی از آنها یاد می شود.

مندل روی هفت ویژگی گیاه نخود فرنگی کار کرد : ارتفاع گیاه ، شکل غلاف و رنگ ، شکل و رنگ دانه و موقعیت گل و رنگ. به عنوان نمونه ، از بذر رنگی استفاده کرد و نشان داد که وقتی نخود فرنگی زرد با یک نخود فرنگی سبز بایکدیگر آمیزش میدهند ، فرزندانشان همیشه بذرهای زرد تولید می کنند. با این حال ، در نسل بعدی ، نخود فرنگی سبز با نسبت 1 سبز به 3 زرد دوباره ظاهر شد.

مندل برای توضیح این پدیده ، اصطلاحات «مغلوب» و «غالب» را با استناد به برخی از صفات ، بکار برد. در مثال قبل ، صفت سبز که به نظر می رسد در نسل اول محو شده است ، مغلوب است و رنگ زرد غالب است. او حاصل کار خود را در سال 1866 منتشر کرد ، و نشان داد که یکسری عوامل «نامرئی» که امروزه به نام ژن شناخته می شوند در تعیین و پیش بینی صفات یک ارگانیسم نقش دارند.

عمق اهمیت کار مندل تا اواخر قرن بیستم (بیش از سه دهه بعد) با کشف مجدد قوانین وی شناخته نشد. دانشمندانی همچون Erich von Tschermak، Hugo de Vries، Carl Correns و William Jasper Spillman هریک به طور مستقل بسیاری از یافته های آزمایشگاهی مندل را تأیید کردند و در عصر مدرن ژنتیک آنها را به کار گرفتند.

مندل و خانواده‌اش در مزرعه ای زندگی می کردند که آنجا حداقل برای 130 سال متعلق به خانواده و اجداد مندل بوده است (خانه ای که مندل در آن متولد شده ، اکنون موزه ای است که به مندل اختصاص داده شده است). او در دوران کودکی به عنوان باغبان مشغول به کار بود و زنبورداری را فرا گرفت. در جوانی ، او در سالن ورزشی در اوپاوا (به آلمانی به نام Troppau) شرکت کرد.

پس از مدتی مندل به دلیل بیماری مجبور شد چهار ماه مرخصی را در دوران تحصیلات ورزشی خود بگذراند. وی از سال 1840 تا 1843 در فلسفه و فیزیک عملی و نظری در انستیتوی فلسفی دانشگاه Olomouc تحصیل کرد و یک سال دیگر به دلیل بیماری مرخص شد. او پس از مدتی راهبه‌ی کلیسا شد زیرا این انتخاب این امکان را برای وی فراهم میکرد تا بدون نیاز به پرداخت هزینه، تحصیل کند.

گرگور مندل ، که به عنوان «پدر ژنتیک مدرن» شناخته می شود ، از هر دو استادش Friedrich Franz و Johann Karl Nestler در دانشگاه Olomouc  و همکارانش در کلیسا برای کشف این راز ژنتیکی و علت تنوع گیاهان بهره برد. در سال 1854 ، Napp به مندل اجازه داد که در باغ آزمایشی 2 هکتاری کلیسا که در ابتدا توسط Napp در سال 1830 ساخته شده بود ، تحقیقاتش را انجام دهد. برخلاف Nestler ، که صفات وراثتی را در گوسفندان مطالعه می کرد ، مندل از نخود فرنگی خوراکی معمول استفاده کرد و آزمایش های خود را در سال 1856 آغاز کرد.

پس از آزمایش های اولیه روی گیاهان نخود فرنگی ، مندل با مطالعه هفت صفتی کار کرد که به نظر می رسید به طور مستقل از سایر صفات به ارث رسیده است : شکل دانه ، رنگ گل ، رنگ بذر ، شکل غلاف ، رنگ غلاف دانه ، محل قرارگیری گل و ارتفاع گیاه. او ابتدا روی شکل دانه متمرکز بود که به صورت زاویه‌دار یا گرد بود.

بین سالهای 1856 و 1863 مندل حدود 28000 گیاه را کِشت و آزمایش کرد که اکثر آنها گیاهان نخود فرنگی (Pisum sativum) بودند. این مطالعه نشان داد که هنگامی که گونه های مختلف پرورشی با یکدیگر آمیزش داده می‌شوند (به عنوان مثال ، گیاهان بلندی که توسط گیاهان کوتاه بارور می شوند) ، در نسل دوم ، یک چهارم گیاهان نخود فرنگی دارای صفات خالص بودند ، دو چهارم آنها هیبریدی بودند و یکی از چهار نفر غالب خالص بودند. آزمایشات او باعث شد که او دو قانون کلی در ژنتیک تعیین کند : قانون تفکیک و قانون جور شدن مستقل که بعداً به عنوان قوانین وراثت مندل معروف شد

مندل مقاله خود را با عنوان “Versuche über Pflanzenhybriden” (“آزمایش های هیبریداسیون گیاهان”) در دو جلسه انجمن تاریخ طبیعی شهر بورنو در تاریخ 8 فوریه و 8 مارس 1865 ارائه داد. این گزارش چند استقبال مطلوب در روزنامه های محلی ایجاد کرد ، اما مورد توجه جامعه علمی قرار نگرفت.

هنگامی که مقاله مندل در سال 1866 در مجله‌ی Verhandlungen des naturforschenden Vereines در بورنو چاپ شد ، اینطور به نظر رسید که اساساً فاکتور هیبریداسیون در وراثت ، تأثیر کمی داشته و تنها در طی سی و پنج سال آینده فقط سه بار بصورت استثنا بروز داده خواهد شد. مقاله او در آن زمان مورد انتقاد قرار گرفت ، اما اکنون به عنوان یک کار اصلی در نظر گرفته شده است.

نکته قابل توجه ، چارلز داروین از مقاله مندل آگاهی نداشت ولی دانشمندان معتقدند که اگر او از این امر آگاه بود ، ژنتیکی که اکنون ما به آن دست یافتیم ممکن بود خیلی زودتر کشف شود و در نتیجه علم ژنتیک الان در درجات علمی والاتری قرار داشت و یافته‌های بیشتری در این زمینه دردسترس بود.

مندل مطالعات خود را در مورد وراثت با استفاده از موش ها شروع کرد. او در کلیسای توماس مشغول مطالعاتش بود اما همسایه‌ی او دوست نداشت که یکی از همسایگانش در حال مطالعه جنس حیوانات باشد. بنابراین مندل به مطالعه‌ی درباره‌ی گیاهان روی آورد.. او همچنین ستاره شناسی و هواشناسی را مورد مطالعه قرار داد و در سال 1865 “انجمن هواشناسی اتریش” را تأسیس کرد. بیشتر آثار منتشر شده وی مربوط به هواشناسی بود.

 

مندل همچنین آزمایش های زنبورعسل (Hieracium) و ملکه را انجام داد. وی گزارشی از کار خود با hawkweed (گروهی از گیاهان که در آن زمان به دلیل تنوع زیاد مورد توجه دانشمندان بودند) منتشر کرد. با این حال ، نتایج مطالعه وراثت مندل در جوجه کشی بر خلاف نتایج وی برای نخود فرنگی بود. نسل اول بسیار متغیر بود و بسیاری از فرزندان آنها با والدین مادری یکسان بودند. وی در مکاتبات خود با Carl Nägeli نتایج خود را مورد بحث قرار داد اما نتوانست آنها را به درستی توضیح دهد. اما بعدها به مرور زمان دانشمندان مطالعات او را ادامه دادند و به نتایج جذاب کنونی رسیدند. دنیای ژنتیک و پیشرفت‌های هرروزه‌ی ما در این حرفه قطعا مدیون تلاش‌های بی‌وقفه و امیدوارانه‌ی دانشمندانی همچون مندل است.

 

گردآورنده: سرکار خانم فاطمه علیزاده ثانی

سایت ویستاژن در این مطلب به توضیح رشته فیزیولوژی پرداخته است.

رشته فیزیولوژی

فیزیولوژی یک مطالعه علمی در مورد عملکردها و مکانیسم‌های یک سیستم زنده است. به عنوان یک زیرشاخه‌ی زیست شناسی، فیزیولوژی روی این که چگونه ارگانیسم‌ها، سیستم‌های اندامی، اندام‌های منفرد، سلول‌ها و مولکول‌های زیستی، عملکردهای های شیمیایی و فیزیکی را در یک سیستم زنده پیش می‌برند، تحقیق می‌کند. فیزیولوژی به ما کمک می‌کند تا بفهمیم در یک زندگی روزانه در بدنی سالم چه اتفاقاتی رخ می‌دهد و زمانی که فردی مریض است چه واکنش هایی رخ داده است.

بر اساس طبقه‌بندی ارگانیسم‌ها، این رشته می‌تواند به فیزیولوژی پزشکی، فیزیولوژی جانوری، فیزیولوژی گیاهی، فیزیولوژی سلولی و فیزیولوژی مقایسه ای تقسیم شود. برخی فیزیولوژیست‌ها در مورد پروتئین‌ها و سلول‌های منفرد مطالعه می‌کنند در حالیکه برخی دیگر در مورد نحوه تعامل سلول‌ها برای تشکیل بافت‌ها و اندام‌ها و سیستم‌های بدن مطالعه می‌کنند.

عملکرد اصلی فیزیولوژی، فرایندهای بیوفیزیکی و بیوشیمیایی، کنترل فرایندهای هومئوستازی و ارتباط بین سلول‌هاست. وضعیت فیزیولوژیک، شرایطی ست که عملکردها طبیعی است در حالیکه وضعیت پاتوژنیک به شرایط غیرطبیعی اشاره دارد؛ همانند بیماری‌های انسانی.

تاریخچه فیزیولوژی

آناتومی قابل مشاهده است، و پزشکان و دانشمندان باستان آن را از طریق برش، جراحی و مشاهده مورد مطالعه قرار می دادند. اما کشف چگونگی عملکرد بدن سخت تر است. این بدان معناست که فیزیولوژی یک علم مدرن تر است. توضیحات اولیه درباره چگونگی عملکرد اندام ها یا عملکردهای بدن انسان، غالباً بر اساس فرایندهایی که برای دانشمندان آشنا بودند ، حدس زده می شدند. به عنوان مثال، برخی فکر می کردند تشکیل جنین شبیه چگونگی تبدیل شیر به پنیر است. سایر دانشمندان اولیه جریان خون در بدن را با الگوهای آب و هوایی مقایسه می کردند. در قرن هفدهم ، میکروسکوپ ها به شناختی جدید در مورد سلول هایی که بدن انسان را تشکیل می دهند ، کمک کردند و به درک جدیدی از فیزیولوژی منجر شدند. اخیراً نیز، ابزارهایی مانند فناوری های تعیین توالی ژن و انواع جدیدی از اسکن بدن ، به فیزیولوژیست ها چشم انداز گسترده ای از بدن انسان داده اند.

فیزیولوژی انسانی

فیزیولوژی انسانی از طریق تحقیقات علمی در مورد ماهیت عملکردهای مکانیکی، فیزیکی، شیمیایی و بیوشیمیایی هورمون‌ها،اندام ها و سلول‌هایی که آن‌ها را تشکیل می‌دهند،  به دنبال درک مکانیسم‌هایی‌ است که در جهت زنده و کاربردی نگه داشتن بدن انسان کار می کنند. سطح اصلی تمرکز فیزیولوژی انسانی بر روی اندام‌ها و سیستم‌های درون سیستمی است.

دستگاه درون‌ریز و سیستم‌ عصبی، نقش اصلی را در دریافت و انتقال سیگنال‌هایی ایفا می‌کنند که عملکردهای جانوران را صورت می‌دهند. هومئوستازی جنبه‌ی مهمی از تعاملات جانوران و گیاهان را در برمی گیرد و حول محور این موضوع که بدن انسان چگونه یک حالت پایدار را حین سازگاری با شرایط خارجی حفظ می‌کند می‌چرخد. چگونه اندام‌ها دمای بدن شما را در محیط‌های مختلف تقریبا پایدار نگه می‌دارند؟ چگونه بدن شما قند و دیگر مواد شیمیایی خون را حین خوردن مواد غذایی مختلف در سطح ثابت نگه می دارد؟ این‌ها سوالاتی است که فیزیولوژی به پاسخ دادن به آن‌ها کمک می‌کند.

فیزیولوژی چه چیزهایی را درباره بدن به ما میگوید؟

پزشکان فیزیولوژی را بکار می‌گیرند تا اطلاعاتی را در مورد اندام‌های مختلف بدن بدست آورند

سیستم قلبی عروقی

قلب و رگ‌های خونی

سیستم گوارشی

معده،روده ها و دیگر اندام های دخیل در هضم غذا

دستگاه درون ریز

غده‌های سازنده‌ی هورمون‌ها (مواد شیمیایی که عملکردهای بدن را کنترل می‌کنند.)

سیستم ایمنی

دفاع بدن در برابر میکروب‌ها و بیماری‌ها

سیستم ماهیچه‌ای

ماهیچه‌هایی که برای حرکت بدن بکار می‌روند.

سیستم عصبی

مغز،نخاع و نورون‌ها

سیستم کلیوی

کلیه‌ها و اندام‌های دیگر که مابعات بدن را کنترل می‌کنند.

سیستم تولید مثلی

اندام‌های جنسی زنانه و مردانه

سیستم تنفسی

شش ها و راه‌های هوایی

دستگاه اسکلتی

استخوان‌ها،مفاصل،غضروف‌ها و بافت پیوندی

بخش عمده‌ای از دانش فیزیولوژی انسانی توسط آزمایشات جانوری فراهم گردیده است. آناتومی،در مورد ساختارهای موجود در بدن مطالعه می‌کند در حالیکه فیزیولوژی مطالعه در مورد کارکرد این ساختارهاست. انواع تصویر برداری (اسکن) ها مانند استفاده از اشعه ایکس یا سونوگرافی می‌تواند آناتومی بدن را نشان بدهد اما پزشکان از آزمایشات دیگری همچون آزمایش ادرار،آزمایش خون و یا الکتروکاردیوگرام برای بررسی جزئیاتی در مورد فیزیولوژی بدن استفاده می‌کنند. با توجه به ارتباط بین شکل ظاهری و عملکرد، فیزیولوژی و آناتومی ذاتا به هم متصل بوده و بعنوان بخشی از درس‌های پزشکی،بصورت به هم پیوسته مطالعه می‌شوند.

کارشناسی ارشد رشته فیزیولوژی

لیست رشته های کارشناسی مجاز برای ورود به کارشناسی ارشد فیزیولوژی به شرح زیر است

کارشناسی فیزیولوژی، زیست شناسی، جانور شناسی، پرستاری، فیزیوتراپی، مامایی، علوم آزمایشگاهی، علوم دارویی، فارماکولوژی، بیوشیمی، علوم تشریح، گفتاردرمانی، بینایی سنجی، شنوایی شناسی، بهداشت عمومی، بهداشت حرفه ای، هوشبری و اتاق عمل

مواد و ضرایب امتحانی برای ورود به دوره کارشناسی ارشد فیزیولوژی
عنوان درس ضریب
فیزیولوژی 3
زیست شناسی جانوری 2
زبان عمومی 3
بیوشیمی 1

نام و تعداد واحدهای درسی

دروس اختصاصی اجباری

نام درس تعداد واحد نام درس تعداد واحد    
فیزیولوژی سلول 2 فیزیولوژی کلیه و مایعات 2
فیزیولوژی تنفس 2 فیزیولوژی گوارش 2
فیزیولوژی قلب و گردش خون 2/5 فیزیولوژی غدد درون ریز 2/5
فیزیولوژی اعصاب 3 روشهای فیزیولوژی 2
کارآموزی 1 جمع 19    

دروس اختصاصی اختیاری

نام درس تعداد واحد نام درس تعداد واحد
فارماکولوژی 2 آمار حیاتی 2
بیوفیزیک 2 بیولوژی مولکولی 2
کاربا حیوانات آزمایشگاهی 2 آشنایی با مفاهیم فیزیولوژی بالینی 2
کارآموزی بالینی 2 موضوعات خاص در فیزیولوژی 2
زبان تخصصی 2 جمع 18

  گذراندن 9 واحد از موارد فوق الزامی است.

 

دکترای تخصصی رشته فیزیولوژی     

 

مواد و ضرایب امتحانی برای ورود به دوره دکتری تخصصی(PhD)فیزیولوژی
عنوان درس ضریب
فیزیولوژی 4
فارماکولوژی 2
آناتومی 2
بیوشیمی 2

 

نام و تعداد واحدهای درسی

دروس اختصاصی اجباری

کد درس نام درس واحد ساعت
نظری عملی جمع
05 مباحث جدید پیشرفته در فیزیولوژی سلول 2 34 34
06 مباحث جدید پیشرفته در فیزیولوژی اعصاب و حواس ویژه 3 51 51
07 مباحث جدید پیشرفته در فیزیولوژی قلب و گردش خون 3 51 51
08 مباحث جدید پیشرفته در فیزیولوژی غدد درون ریز و تولید مثل 3 51 51
09 مباحث جدید پیشرفته در فیزیولوژی گوارش 2 34 34
10 مباحث جدید پیشرفته در فیزیولوژی کلیه و آب و الکترولیت‌ها 2 34 34
11 مباحث جدید پیشرفته در فیزیولوژی تنفس 2 34 34
جمع 17

دروس اختصاصی اختیاری

کد درس نام درس واحد ساعت
نظری عملی جمع
12 فیزیولوژی ورزش 2 34 34
13 کارگاه تحقیقاتی فیزیولوژی 1 17 17
14 برنامه نویسی کامپیوتری 2 34 34
15 بیوکنترل 2 34 34
16 فیزیولوژی محیط 2 34 34
17 فیزیولوژی رفتار و شناخت 2 34 34
18 نورواندوکرینولوژی 2 34 34
19 فیزیولوژی تغذیه و بیوانرژتیک 2 34 34
20 فیزیولوژی پیری(aging)و رشد(development) 2 34 34
21 ژنتیک در فیزیولوژی 2 34 34
22 کاربرد رادیوایزوتوپ‌ها در بیولوژی 2 34 34
23 الکترونیک کاربردی 2 34 34
24 میکروسکوپ الکترونی 2 17 34 51
25 بیومکانیک 2 34 34
26 الکتروفیزیولوژی 2 34 34
27 شناخت گیرنده‌ها(Receptrology) 2 34 34
28 نوروبیولوژی 2 34 34
29 شیمی فیزیک 2 34 34
30 بیوشیمی بالینی 2 17 34 51
31 بیوتکنولوژی 2 17 34 51
32 تشریح سیستم عصبی پیشرفته 2 34 34
33 جنین شناسی 2 34 34
34 بافت شناسی 2 34 34
35 زیست شناسی سلولی – مولکولی 2 34 34
36 ریاضیات پیشرفته 2 34 34
                                   جمع 49 816 102 884

دانشجو باید 6 واحد از دروس فوق را با نظر استاد راهنما و پس از تصویب شورای گروه در ارتباط با موضوع تحقیق پایان نامه بگذراند.

 

گردآورنده: سرکار خانم لیلا تنهایی

سایت ویستاژن به معرفی رشته هماتولوژی پرداخته است. 

هماتولوژی چیست؟

همانطور که از نام این رشته پیداست ،به بررسی اجزای خون،ساختار شیمیایی و عملکرد آن ها می پردازد این اجزا سلول های خونی،انعقاد، پلاسما، پلاکت ها و … هستند.

انعقاد خون نیز موضوع دیگریست که در این رشته جای می گیرد که به کمک پروتئین هایی خاص صورت می گیرد. خون در بدن انسان بسیار بااهمیت است زیرا در آزمایشگاه بسیار به کمک می آید و امکان تشخیص برخی بیماری ها را می دهد همچنین با بیشتر شدن دانش بشر خون کابردهای دیگری نیز مثل درمان می تواند داشته باشد.

برای موفق بودن در این رشته لازم است تا در برخی زمینه ها اطلاعات کافی داشته باشیم. البته افرادی که فارغ التحصیل رشته علوم آزمایشگاهی هستند پایه قوی تری دارند. در زیر چند مورد نام برده شده نیاز به مطالعه دارد:

1.مطالب پایه و آزمایشگاهی هماتولوژی(بسیار حائز اهمیت است)

2.خون سازی

3.ساختار و غشا اریتروسیت

4.بیماری های کمپلمان

5.ساختار هموگلوبین

6.متابولیسم آن و بیماری های مرتبط

7.انواع تالاسمی ها

8.انواع هموگلوبینوپاتی ها

9.بیماری های پلاکتی

10.انعقاد

11.اختلالات خونریزی دهنده

12.ترومبوز ها

13.اختلالات خوش خیم لکوسیتی

14.اختلالات بدخیم لکوسیتی

15.آنمی آپلاستیک

16.پیوند مغز استخون

17.آزمایشات سیتوژنتیک

و …

بازار کار این رشته هم در زمینه  پژوهشی موجود است و هم در زمینه آموزشی

در زمینه پژوهشی فارغ التحصیلان می توانند در تحقیق و تولید علم در موضوع خون و بیماری های خونی فعال باشند.در زمینه آموزشی فارغ التحصیلان می توانند برنامه های آموزشی تهیه کنند، در مقاطع دانشگاه یا مراکز علمی به آموزش مرتبط با این رشته بپردازند، نوآوری ها و پیشنهادات خود را برای هر چه بهتر کردن آموزش این رشته ارائه دهند.

فعالیت هایی که بصورت خدماتی می توان انجام داد،فعالیت در سازمان انتقال خون، آزمایشگاه های تشخیص بالینی و ارائه مشاوره در مراکز مربوط .همچنین امکان ایجاد مرکزی برای تهیه خون و فراورده های خونی سالم است.

برای ادامه تحصیل در این رشته،دانشجو باید دارای مدرک کارشناسی یکی از رشته های  بیوشیمی،زیست پزشکی،ژنتیک، علوم آزمایشگاهی،ایمنی شناسی،تمام گرایش های زیست شناسی،ویروس شناسی،میکروب شناسی پزشکی  باشد.پذیرش این رشته در ایران در 2 مقطع کارشناسی ارشد و دکتری امکان پذیر است.

منابع آزمون کارشناسی ارشد معرفی شده توسط وزارت بهداشت

1.کتاب خون شناسی و بانک خون(خون شناسی پزشکی مجتبی تبرستانی،essential hematology by  Hoffbrand،clinical diagnosis  by Davidson and Henry ،practical hematology by Dacie  و …)

2.گنجینه خون شناسی

3.تست تالیفی خون شناسی

4.صفرتا صد بیوشیمی(devlin ،stryer  و دکتر مرادی و همکاران  و … )

5.گنجینه بیوشیمی

6.صفر تا صد زیست شناسی سلولی و مولکولی(ناصر هاشمی)(Lodish)

7.نمودار نامه زیست شناسی سلولی و مولکولی

8.صفر تا صد ایمنی شناسی (دکتر عبداللهی)

9.گنجینه ایمنی شناسی

10نمودار نامه خون شناسی و … .

دروس مورد امتحان رشته هماتولوژی به همراه ضرایب به شرح زیر است 

هماتولوژی ضریب 4
ایمنی شناسی(دکتر محمد وجگانی،ایوان رویت،Stites ،Abul k.Abbass) ضریب 2
زیست شناسی سلولی و مولکولی ضریب 1
بیوشیمی ضریب 1
زبان(90پلاس،صفر تا صد زبان اگلیسی،جعبه سیاه زبان ارشد علوم پزشکی) ضریب2

 بهتر است برای مطالعه ،از دروس با ضرایب بالاتر شروع کنید اما به این معنی نیست که دروس دیگر اهمیت ندارند.کسب میانگین 30 در دروس اختصاصی ئ میانگین 25 در صد درس زبان الزامی است.

تعداد کل واحد های دروس کارشناسی ارشد هماتولوژی 30 است که 20 واحد اختصاصی اجباری و 4 واحد اختصاصی اختیاری و 6 واحد پایان نامه است.

لیست دروس به شرح زیر است

دروس جبرانی

                 نام درس تعداد واحد
ایمنی شناسی پایه 3
بیولوژی سلولی مولکولی پایه 2
خون شناسی پایه 3
پاتولوژی 2
سیستم های اطلاع رسانی پزشکی 1

دروس اختصاصی اجباری

               نام درس تعداد واحد              پیش نیاز
ایمنی شناسی پیشرفته 3 ایمنی شناسی پایه
بیولوژی سلولی مولکولی پیشرفته 2 بیولوژی سلولی مولکولی پایه
مبانی کشت سلول و سلول های مغز استخوان 1 بیولوژی سلولی مولکولی پیشرفته
روش تحقیق 1
خون شناسی 1(کلیات،گلبول قرمز) 3 خون شناسی پایه
خون شناسی 2(گلبول های سفید) 3 خون شناسی 1
خون شناسی 3(پلاکت ها،هموستاز) 2 خون شناسی 2
ایمونوهماتولوژی و انتقال خون 4 ایمنی شناسی پیشرفته
کنترل کیفی در خون شناسی و بانک خون 1 ایمونوهماتولوژی و انتقال خون و خون شناسی 2

دروس اختصاصی اختیاری:

                   نام درس تعداد واحد        پیش نیاز
سمینار هماتولوژی 1 خون شناسی 1 و 2
کارآموزی هماتولوژی 3 خون شناسی 1 و 2
سمینار ایمونوهماتولوژی 1 ایمونوهماتولوژی و انتقال خون
کارآموزی ایمونوهماتولوژی و انتقال خون 3 ایمونوهماتولوژی و انتقال خون

برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری انتخاب های زیر وجود دارد

وزارت علوم:دکترای زیست شناسی(تمام گرایشات )

وزارت بهداشت:1.دکترای هماتولوژی

2.بیولوژی تولید مثل

3.زیست فناوری پزشکی

4.پزشکی مولکولی

5.نانوفناوری پزشکی

6.مهندسی بافت

7.علوم سلولی کاربردی

8.ایمنی شناسی پزشکی

9.انفورماتیک پزشکی

10.سلامت در بلایا و فوریت ها

11.سلامت و رفاه اجتماعی

12.اپیدمیولوژی

13.مددکاری اجتماعی

14.گفتار درمانی

گرد آوری : جناب آقای صادق صادقی

سایت ویستاژن به معرفی رشته ایمونولوژی  پرداخته است.

ایمونولوژی 

ادوارد آنتونی جنر که یک پزشک انگلیسی بود در دهه ی 1930 میلادی فردی را در مقابل یک بیماری برای اولین بار  واکسینه کرد به همین دلیل او را پدر علم ایمونولوژی می دانند چرا که تولید این واکسن شروعی برای رشته ی ایمونولوژی بود .

رشته ایمونولوژی به عنوان یک رشته منحصر به فرد و جدا از سایر رشته های علوم پایه شناخته می شود و  با علوم پزشکی و  علوم بالینی در ارتباط است. این رشته، یک رشته مورد نیاز در زمینه پیشگیری و تشخیص بیماری های عفونی و غیر عفونی، تولید واکسن، تولید آنتی بادی مونوکلونال ، تولید دارو و داروهای نوترکیب ،  آنتی ژن ، … است  که مربوط به ارزیابی در خصوص متغییرهای  سلولی مولکولی سیستم ایمنی می شود . بیماریی هایی مثل سرطان ، بیماری های ژنتیکی ، بیماری خودایمنی ، پیوند اعضا ، … می تواند برای دانشجویان این رشته چالش برانگیز باشد و آن ها را به تحقیق و پژوهش در این زمینه ترغیب کند.

فارغ التحصیلان این رشته می توانند در تشخیص آزمایشگاهی بیماری ها در مراکز پزشکی آموزشی و پژوهشی ،خدمات مشاوره ای به متخصصین بالینی ، تدریس در سطوح دانشگاهی ،  شرکت های دانش بنیان ، شرکت های کیت سازی ، انستیتو کانسر، آزمایشگاه تشخیص طبی و عضویت هیئت علمی در دانشگاه ها مشغول به کار شوند .

دانشجویانی که در مقطع کارشناسی در رشته های علوم آرمایشگاهی، زیست شناسی ( گرایش جانوری و سلولی مولکولی ) ، ژنتیک ، انگل شناسی ، بیوشیمی ، فیزیولوژی ، ویروس شناسی ، میکروبیولوژی ، ایمنی شناسی و باکتری شناسی  تحصیل کردند می توانند در مقطع کارشناسی ارشد در رشته ایمونولوژی ادامه تحصیل دهند .

در مقطع کارشناسی ارشد  واحد های الزامی 23 واحد ، واحد های اختیاری 2 واحد و پایان نامه 7 واحد است .

واحد های الزامی 

 

پیش نیاز یا هم زمان تعداد واحد نام درس
2 ایمنی شناسی یک
ایمنی شناسی یک 2 ایمنی شناسی دو
ایمنی شناسی یک 2 ایمنی شناسی بیماری های عفونی
ایمنی شناسی یک 2 ایمونوپاتولوژی و ایمونوتراپی
ایمنی شناسی یک 3 کارآموزی روشهای آزمایشگاهی در ایمنی شناسی
1 حیوانات آزمایشگاهی
بیوشیمی 2 بیولوژی سلولی ملکولی
1 ایمونوشیمی
1 ایمونوهماتولوژی و بانک خون
ایمنی شناسی یک 2 سمینار
کارآموزی روش های آزمایشگاهی 1 کارورزی

واحد های اختیاری 

پیش نیاز یا هم زمان تعداد واحد نام درس
ایمنی شناسی یک 1 ایمونو فارماکولوژی
1 روش تحقیق
1 بیو انفورماتیک
1 اصول و آموزش نگارش مقاله
1 کار آفرینی
1 مدیریت اقتصاد پزشکی

 

واحد های جبرانی

پیش نیاز یا هم زمان تعداد واحد نام درس
1 سیستم اطلاع رسانی پزشکی
2 آمار زیستی
1 آسیب شناسی
2 بیوشیمی
1 بافت شناسی
1 مقدمه ی روش های آزمایشگاهی ایمونولوژی

 

دروس تخصصی در آزمون ارشد ایمنی شناسی (6) ، بیوشیمی (1) ، میکروب شناسی (1) و زیست شناسی سلولی مولکولی (2) و یک درس زبان عمومی (3) می باشد .

منابع ذکرشده از سوی وزارت بهداشت برای آزمون ارشد 
Molecular cell biology آخرین ویرایش -لودیش و همکاران
منابع توصیه شده صفر تا صد زیست شناسی سلولی و مولکولی – ناصر هاشمی
نمودارنامه زیست شناسی سلولی و مولکولی- منصور عرب
زیست شناسی سلولی مولکولی
1-    ایمنولوژی – ایوان رویت
2 – ایمنولوژی – دکتر محمد وجگانی
3 – اصول و تفسیر آزمایشهای سرولوژی بالینی – دکتر پرویز پاکزاد
Medical Immunology – Stites et al
Cellular & Molecular Immunology – Abul K. Abass et al
منابع توصیه شده صفر تا صد ایمنی شناسی – دکتر عبداللهی
گنجینه جامع سوالات ایمنیشناسی با پاسخ تشریحی- مهدیه مهرپوری
نمودارنامه ایمنی شناسی پزشکی- جواد رجبی
ایمنی شناسی
Microbiology- Walker & etal
Microbiology- Jawetz & etal
Zinsser microbiology- Jokike & etal
Diagnostic microbiology- Finegulld (baily & scoit)
Microbiology- Murray
منبع توصیه شده صفر تاصد باکتری شناسی دکتر شکری مقدم
میکروب شناسی
1. Principles of Biochemistry – Text book of Biochemistry – devlin
2. Biochemistry – stryer
3. Principles of Biochemistry
منابع توصیه شده صفر تا صد بیوشیمی – دکتر مرادی و همکاران
گنجینه جامع سوالات بیوشیمی دکتر وطن نژاد
بیوشیمی بالینی (به همراه موارد بالینی)- دکتر مرادی
بیوشیمی
منابع اعلام شده توسط وزارت بهداشت – کتاب زبان انگلیسی 90 پلاس – منبع توصیه شده صفر تا صد زبان انگلیسی – جعبه ی سیاه زبان ارشد علوم پزشکی زبان عمومی
دانشجویان می توانند با کارشناسی رشته ایمونولوژی در مقطع کارشناسی ارشد در رشته های زیر به تحصیل بپردازند

زیست فناوری پزشکی، فناوری اطلاعات سلامت ، مدیریت خدمات بهداشتی درمانی ، اپیدمیولوژی ، انفورماتیک پزشکی ،  سم شناسی ، انگل شناسی ، ایمنی شناسی ، بیوشیمی بالینی ، هماتولوژی ، ژنتیک انسانی ، قارچ شناسی ، ویروس شناسی پزشکی ، نانوتکنولوژی پزشکی ، مهندسی تاریخ علوم پزشکی ، آمار زیستی ، اقتصاد بهداشت ، نانوتکنولوژی پزشکی ، آموزش پزشکی ، … .

دانشجویان می توانند با کارشناسی ارشد رشته ایمونولوژی می توان در مقطع دکتری در رشته های زیر به تحصیل بپردازند:        ( رشته های زیر مربوط به دفترچه وزارت بهداشت می باشند  )

زیست فناوری پزشکی، ایمنی شناسی پزشکی ، مهندسی بافت ، نانو فناوری پزشکی ، ویروس شناسی پزشکی ، هماتولوژی ، توکسین های میکروبی ، علوم سلولی کاربردی ، بیولوژی تولید مثل ، انگل شناسی پزشکی ، ژنتیک پزشکی ، پزشکی مولکولی ، انفورماتیک پزشکی ، سلامت و رفاه اجتماعی ، گفتار درمانی ، زیست پزشکی سامانه ای ، اپیدمیولوژی، … .

دکترای وزارت علوم : دکترای زیست شناسی ( تمامی گرایش ها )

گردآورنده: سرکار خانم آیدا مظفرزاده

 

رشته بیوتکنولوژی

بیوتکنولوژی به مجموعه ای از فناوری ها اطلاق می شود که سامانه های زنده یا بیولوژیکی گیاه، حیوان، میکروارگانیسم یا ترکیبات مخصوص مشتق شده از این سامانه ها را به منظور تولید کالاها و خدمات صنعتی به کار می برد.

به طور کلی هر گونه دخالت هوشمندانه بشر در آفرینش به منظور بهبود و عرضه فرآورده های گوناگون با استفاده از جانداران زیست فناوری، در گروه بیوتکنولوژی جای می گیرد. بیوتکنولوژی یا زیست فناوری از ترکیب “علم بیولوژی” و “فن تکنولوژی” با رابطه های بسیار پیچیده به وجود آمده است.

بیوتکنولوژی را می توان به درختی شبیه کرد که ریشه های آن را علومی با قدمت زیاد مانند زیست شناسی مولکولی ، ژنتیک ، میکروبیولوژی ، بیوشیمی ، ایمونولوژی ، مهندسی شیمی ، مهندسی بیوشیمی ، گیاه شناسی ، جانورشناسی ، داروسازی ، کامپیوتر و غیره تشکیل می دهند.

  • انواع گرایش های بیوتکنولوژی

بیوتکنولوژی پزشکی، بیوتکنولوژی گیاهی (کشاورزی)، بیوتکنولوژی دارویی، بیوتکنولوژی میکروب، بیوتکنولوژی دریا، بیوتکنولوژی غذایی، بیوتکنولوژی صنعت و محیط زیست، بیوتکنولوژی حیوانی (دام و طیور)، بیوتکنولوژی نفت و … را می توان نام برد.

-بیوتکنولوژی گیاهی

بیوتکنولوژی گیاهی، کاربردهای حال و آینده مهندسی مواد خام حاصل از گیاهان است که شامل: عملکرد

محصولات، تغییر ترکیب محصولات (اسیدهای چرب، پلی ساکاریدها، پروتیین ها، طعم، رنگ و…)، بهبود ترکیب تغذیه ای، تبیین ژن های جدید (پروتیین ها، سیستم تثبیت نیتروژن)، بهبود قابلیت نگهداری

(انبارداری، عمر نگهداری)، کاهش مراحل فرایند، بهبود مقاومت، برطرف کردن مواد نامطلوب و … می شود.

-بیوتکنولوژی حیوانی

مطالعه در بخش بیوتکنولوژی حیوانی نیز اهدافی دارد که شامل: بالابردن میزان شیر و گوشت حیوانات،

بهبود مقاومت(بیماری)، گوشت و شیر مناسب (شیر بدون لاکتوز یا کم چربی و ترکیب پروتیین گوشت)

و … می باشد.

-بیوتکنولوژی غذایی

کاربرد بیوتکنولوژی در صنایع غذایی مشارکت بین چند رشته علمی متفاوت از قبیل: زیست شناسی

سلولی_مولکولی، ژنتیک، میکروبیولوژی، بیوشیمی، مهندسی شیمی و اقتصاد به شمار می رود.

-بیوتکنولوژی میکروبی

بیوتکنولوژی میکروبی یعنی از ویژگی های انواع میکروب ها در تولید و تجزیه مواد مختلف نظیر

هورمون های انسانی استفاده می شود. این کار به روش نوترکیبی از تولید حشره کش های میکروبی،

تولید انواع ماکرو مولکول ها و استخراج کانی ها تا زدودن مواد زاید سمی در شرایط متعارف، انجام می شود. دانشجویان گرایش “بیوتکنولوژی میکروبی” در زمینه بیوتکنولوژی غذایی و دارویی ، تولید آنزیم ها، پروتئین ها، پلی ساکاریدها، قارچ ها و مخمرها اطلاعات لازم را به دست می آورند.

-بیوتکنولوژی پزشکی و دارویی

یکی از مهم ترین اهداف رشته ارشد بیوتکنولوژی پزشکی بهره گیری از روش های علمی و فنی به کمک عوامل بیولوژیک (مانند میکروارگانیسم ها، یاخته های گیاهی و جانوری و آنزیم ها و…) می باشد.

دانش آموختگان ارشد بیوتکنولوژی پزشکی به تولید کالا و خدماتی در زمینه های مختلفی چون صنایع

دانش آموختگان ارشد بیوتکنولوژی پزشکی به تولید کالا و خدماتی در زمینه های مختلفی چون صنایع

غذایی،کشاورزی، دارویی و پزشکی می پردازند.

-بیوتکنولوژی صنعت و محیط زیست

مجموعه ای از اصول علوم و فنون در زمینه های مهندسی ژنتیک، علوم سلولی مولکولی، توسعه سویه

های صنعتی، فناوری تخمیر، تولید و جداسازی و خالص سازی مواد زیستی با ارزش، اصول مهندسی در طراحی فرآیندهای زیستی و کاربرد زیست فناوری در محیط زیست ارائه می شود.

-بیوتکنولوژی دریا

یکی از حوزه های در حال رشد است که با کمک آن، از موجوداتی مانند ماهی ها، جلبک ها و یا باکتری ها به طور مستقیم و غیرمستقیم استفاده می شود. مهمترین فواید بیوتکنولوژی دریایی به شرح زیر است:

  • تولید فرآورده های جدید و اصلاح شده
  • فراهم آوردن تکنیک های جدید جهت ردیابی، ارزیابی، ذخیره، حفاظت و مدیریت اکوسیستم های

دریایی

  • شیلات و پرورش آبزیان به صورت پایدار و مطمئن

-بیوتکنولوژی نفت

در صنعت نفت نیز از بیوتکنولوژی به ترتیب قدمت در تمیز کردن آلودگیهای نفتی، ازدیاد برداشت از

مخازن زیر زمینی هیدروکربوری، جلوگیری از خوردگی، و رسوب زدائی مواد معدنی و آلی بهره برداری شده است.

  • درس های این رشته در طول تحصیل

 

-دروس مشترک بین گرایشهای مختلف بیوتکنولوژی

علم روش تحقیق، مبانی منطق، منطق ریاضی، اصول مبانی مدیریت صنعتی، آشنایی با قرآن کریم،

مبانی علم و حقوق و روابط بین الملل، اصول علم اقتصاد، ریاضی عمومی، آمار و احتمالات، محاسبات

علمی عددی، شیمی عمومی، شیمی آلی، شیمی تجزیه، شیمی فیزیک، مکانیک، الکتریسیته و مغناطیس،

موج و حرارت، فیزیک جدید، زیست شناسی عمومی، زیست شناسی سلولی مولکولی، زیست شناسی

مولکولی، ژنتیک عمومی، ژنتیک میکروارگانیسم ها، اصول مهندسی ژنتیک، میکروبیولوژی عمومی،

میکروبیولوژی کاربردی، بیوشیمی ساختمانی، متابولیسم، روش های بیوشیمی و دستگاهها، ایمنی شناسی، زیست شناسی پرتوی، اصول مهندسی بیوشیمی، موازنه جرم و انرژی، مکانیک سیالات، انتقال حرات، انتقال جرم، مبانی بیوتکنولوژی پزشکی، مبانی بیوتکنولوژی مولکولی، مبانی بیوتکنولوژی کشاورزی، مبانی بیوتکنولوژی محیطی، مقررات زیست ایمنی.

-دروس تخصصی گرایش بیوتکنولوژی پزشکی

ایمونوژنتیک، ایمنی شناسی سلولی – مولکولی، ژنتیک پزشکی، متابولیت های میکروبی، فاراماکوژنتیک، فرآورده های نوترکیب، مهندسی ژنتیک پیشرفته، آنزیمولوژی.

-دروس تخصصی گرایش بیوتکنولوژی محیطی و دریایی

فروشوئی میکروبی، تصفیه بیولوژیکی فاضلابها، تصفیه بیولوژیکی آلاینده های خطرناک، آلودگی دریا

و بیوتکنولوژی دریایی، پاکسازی زیستی، مدلسازی و شبیه سازی فرآیندها، معادلات دیفرانسیل، شیمی

فیزیک، میکروبیولوژی محیطی.

-دروس تخصصی گرایش بیوتکنولوژی مولکولی

بیوفیزیک سلولی مولکولی، مهندسی ژنتیک پیشرفته، آنزیمولوژی، ساختمان و عمل پروتئین ها، ساختمان و عمل اسیدهای نوکلئیک، زیست شناسی مولکول پیشرفته، بیولوژی سلولی- مولکولی تکوینی، شیمی فیزیک.

-دروس تخصصی گرایش فرآورش زیستی

مهندسی واکنش های شیمیایی، فرآیندهای جداسازی، طراحی راکتورهای بیوشیمیایی(بیوراکتورها)،

مبانی بیوتکنولوژی تخمیر، پدیده های انتقالی در سیستم های بیوشیمی، کنترل فرآیند، طرح و اقتصاد مهندسی، معادلات دیفرانسیل، شیمی فیزیک.

-دروس تخصصی گرایش بیوتکنولوژی کشاورزی

سیتوژنتیکک(لاسیک و نوین)، اصول اصلاح نباتات، اصلاح نباتات پیشرفته، کشت بافت گیاهی و

کاربردهای آن، تعیین نقشه ژنی گیاهی(کلاسیک ونوین)، ژنتیک مولکولی گیاهی، روش های نوین انتقال

ژن به گیاهان، آفات و بیماریهای گیاهی، مهندسی ژنتیک پیشرفته.

-دروس تخصصی گرایش بیوتکنولوژی میکروبی

میکروبیولوژی محیطی، فیزیولوژی میکروارگانیسم ها، پدیده های تخمیری، پروتئین ها و پلی ساکاریدهای میکروبی، بیوتکنولوژی غذایی، بیوتکنولوژی آرکی باکتری ها، آنتی بیوتیکها، بیوتکنولوژی قارچ ها.

  • نحوه پذیرش دانشجو در این رشته

رشته ی بیوتکنولوژی از بین داوطلبان رشته ریاضی فیزیک و تجربی دانشجو می پذیرد چراکه گرایش

های این رشته مربوط به علوم پزشکی و همچنین علوم مهندسی است.

نیمی از ظرفیت پذیرش این رشته به داوطلبانی اختصاص دارد که در مرحله ما قبل پایانی المپیادهای

دانش آموزی پذیرفته شده باشند و نیمی دیگر نیز از طریق کنکور سراسری وارد می شوند.

  • موقعیت شغلی رشته بیوتکنولوژی

با وجود اینکه بیوتکنولوژی رشته ای جدید و نو می باشد ممکن است تثبیت جایگاه فارغ التحصیلان این

رشته مدت زمانی به طول بیانجامد. با توجه به اهمیت و گستردگی کاربرد این رشته ، زمینه های شغلی

فراوانی برای فارغ التحصیلان دوره کارشناسی وجود دارد از جمله:

– اشتغال در واحدهای آموزشی ، به منظور تدریس و تربیت نیروهای توانمند در زمینه بیوتکنولوژی

– اشتغال در مراکز تحقیقاتی و پژوهشی ، به منظور کشف ابعاد جدیدی از این رشته

– اشتغال در واحدهای صنعتی مرتبط با زیست فناوری و فرآیندهای حفظ محیط زیست

– اشتغال در زمینه دارویی و کشف و تولید انواع دارو ، واکسن ، سرم و …

– توسعه روش های درمان مبتنی بر سلول های بنیادی

– مقاوم ساختن گیاهان به بیماری ها و آفت ها از طریق روش های جدید

– تصفیه پساب ، خاک و هوای آلوده توسط روش های جدید و هم چنین حذف آلاینده از محیط زیست

– تولید پروتئین ها و محصولات میکروبی با ارزش اقتصادی بالا

و … می باشد.

گردآورنده : جناب آقای حسن مسرور

سایت ویستاژن در این مطلب به معرفی لویی پاستور پرداخته است.

لویی پاستور کیست؟

پاستور  زیست شناس ، میکروبیولوژیست و شیمیدان فرانسوی بود که به دلیل اکتشافات خود در مورد اصول واکسیناسیون ، تخمیر میکروبی و پاستوریزاسیون مشهور بود. از  او به خاطر پیشرفت های چشمگیر خود در زمینه های علل و پیشگیری از بیماری ها یاد می شود و اکتشافات وی از آن زمان تا کنون جان بسیاری از آدم ها را نجات داده است. وی مرگ و میر ناشی از تب زایمان را کاهش داد و اولین واکسن ها را برای هاری و سیاه زخم ساخت. اکتشافات پزشکی وی ،پشتیبانی مستقیم از نظریه میکروب‌های بیماری‌زا و کاربرد آن در پزشکی بالینی را ارائه می دهد. وی به دلیل اختراع تکنیک تصفیه شیر و شراب برای جلوگیری از آلودگی باکتریایی ، روشی که اکنون به آن پاستوریزاسیون گفته می شود ، بیشتر در بین عموم شناخته شده است. او به همراه فردیناند کوهن و رابرت کوخ به عنوان یکی از بنیانگذاران اصلی باکتری شناسی در نظر گرفته می شود و به  “پدر میکروبیولوژی” معروف است. پاستور مسئول اثبات رد نظریه نازیست زایی بود. او آزمایشاتی را انجام داد که نشان دادند، میکروارگانیسم ها بدون آلودگی نمی توانند توسعه یابند. او با همکاری آکادمی علوم فرانسه ، نشان داد که در بالون های استریل و مهر و موم شده ، هیچ چیزی رشد نمی یابد؛و برعکس ، در بالون های استریل اما باز ، میکروارگانیسم ها می توانند رشد کنند.

اگرچه پاستور اولین کسی نبود که نظریه میکروب‌های بیماری‌زا را مطرح کرد ، اما آزمایشات وی بیانگر صحیح بودن آن نظریه بود و اکثر اروپا را متقاعد کرد که صحت دارد. امروزه او اغلب به عنوان یکی از پدران نظریه میکروب های بیماری زا  شناخته می شود. پاستور در شیمی کشف های مهمی انجام داد ، مهم ترین آن ها از نظر مولکولی، برای عدم تقارن بلورهای خاص و راسمیک شدن بود.

در اوایل کار، تحقیقات او در مورد اسید تارتاریک منجر به حاصل اولین چیزی شد که اکنون به نام ایزومرهای نوری خوانده می شود. کار او راه را به سمت درک فعلی از یک اصل اساسی در ساختار ترکیبات آلی هدایت کرد.

وی ، تا زمان مرگش ، مدیر موسسه پاستور بود که در سال 1887 تأسیس شد و پیکر وی در طاق زیر این مؤسسه دفن شد. اگرچه پاستور آزمایش های پیشگامانه ای انجام داد ، اما شهرت وی با جنجال های مختلف همراه شد.

بررسی مجدد تاریخی دفتر یادداشت  وی نشان داد که او  برای غلبه بر رقبای خود ،با فریب عمل کرده است.

تحصیلات و زندگی اولیه

لوئیس پاستور در 27 دسامبر سال 1822 در Dole ، Jura ، فرانسه؛ در خانواده ای کاتولیک و فقیر که به دباغی مشغول بودند، متولد شد. او فرزند سوم  Jean-Joseph Pasteur    و  Jeanne-Etiennette Roqui   بود. این خانواده در سال 1826 به Marnoz و سپس در سال 1827 به Arbois نقل مکان کردند. پاستور در سال 1831 وارد دبستان شد. او در سال های اولیه دانشجویی عملکرد متوسطی داشت و منحصرا دانشگاهی نبود ، زیرا او به ماهیگیری و طراحی علاقه مند بود.

او نقاشی ها و پرتره های بسیاری از والدین ، دوستان و همسایگان خود ترسیم کرد.پاستور دوره دبیرستان خود را در  Collège d’Arbois حضور داشت.

در اکتبر سال 1838 ، او به پاریس رفت تا به Pension Barbet بپیوندد ، اما غربت زده شد و در ماه نوامبر بازگشت. در سال 1839 ، وی برای تحصیل فلسفه وارد کالج سلطنتی Besançon شد و مدرک لیسانس  خود را در سال 1840 کسب کرد.  وی ضمن ادامه یک دوره علوم علمی با ریاضیات خاص ، در دانشکده Besançon به عنوان مدرس منصوب شد. اولین آزمایش او در سال 1841 شکست خورد. وی موفق شد در سال 1842 مدرک Baccalauréat Scientifique (علوم عمومی) را، با درجه متوسط در درس شیمی،از Dijon بگیرد.  سپس در سال 1842 ، پاستور آزمون ورودی برای École Normale Supérieure را اخذ کرد .  او مجموعه اول تست ها را پشت سر گذاشت ، اما چون رتبه وی پایین بود ، تصمیم گرفت ادامه ندهد و سال دیگر دوباره امتحان کند.  او برای آمادگی در آزمون به Pension barbet بازگشت.او در کلاس های Lycée Saint-Louis و سخنرانی های Jean-Baptiste Dumas در Sorbonne شرکت کرد. او در سال 1843 ، این آزمون را با رتبه عالی گذراند و وارد École Normale Supérieure    شد.

در سال 1845 مدرک  licencié ès sciences (کارشناسی ارشد) دریافت کرد.

در سال 1846 ، به عنوان استاد فیزیک در Collège de Tournon (اکنون به نام Lycée Gabriel-Faure [fr) در  Ardèche منصوب شد ، اما شیمی دان Antoine Jérôme Balard می خواست که او را به عنوان دستیار آزمایشگاه فارغ التحصیل  به  École Normale Supérieure برگرداند. وی به Balard پیوست و همزمان تحقیقات خود را در زمینه کریستالوگرافی آغاز کرد و در سال 1847 ، دو پایان نامه خود، یکی در شیمی و دیگری در فیزیک را ارائه داد.

وی پس از مدت کوتاهی که به عنوان استاد فیزیک در Dijon Lycée خدمت کرد، در سال 1848  به استاد شیمی در دانشگاه استراسبورگ منصوب شد.

در آن جا  در سال 1849 با Marie Laurent، دختر رئیس  دانشگاه ملاقات کرد و اظهار علاقه کرد. آن ها در 29 مه 1849 ازدواج کردند و در کنار هم 5 فرزند داشتند که تنها دو تا از فرزندان آن ها تا بزرگسالی زنده مانده بودند. سه نفر دیگر بر اثر حصبه در گذشتند.

مقام(حرفه)

پاستور در سال 1848 به عنوان استاد شیمی در دانشگاه استراسبورگ منصوب شد و در سال 1852 به کرسی ریاست شیمی نشست. در سال 1854 ، وی به عنوان رئیس دانشکده علوم جدید دانشگاه Lille ، جایی که تحقیقات خود را در زمینه تخمیر آغاز کرد ، برگزیده شد.  در این فرصت بود که پاستور اظهارات مکرر خود را بیان کرد: “dans les champs de l’observation, le hasard ne favorise que les esprits préparés” (در زمینه مشاهده ، شانس ،فقط ذهن آماده را به خود جلب می کند.). در سال 1857 ، به عنوان مدیر مطالعات علمی در Ecole Normale Supérieure به پاریس نقل مکان کرد و در آنجا از سال 1858 تا 1867 کنترل را به دست گرفت و یک سری اصلاحات را برای بهبود استاندارد های کار علمی معرفی کرد. آزمایشات سخت تر می شدند و منجر به نتایج بهتر ، رقابت بیشتر و افزایش اعتبار می شد.  اما بسیاری از بیانات وی سخت ، مستبدانه و اقتدارگرا بود که منجر به دو شورش جدی دانشجویی شد.

وی در حین «شورش حبوبات» دستور داد که هر دوشنبه ،خورش گوشت گوسفند ، که دانش آموزان از خوردن آن امتناع ورزیده بودند ، سرو شود.  در یک موقعیت دیگر ، تهدید کرد که هر دانش آموزی که به سیگار اعتیاد داشته باشد را اخراج می کند ، و 73 نفر از 80 دانش آموز این مدرسه استعفا دادند.  در سال 1863 ، او به عنوان استاد زمین شناسی ، فیزیک و شیمی در École Nationale supérieure des Beaux-Arts منصوب شد ، موضع گیری ای که تا زمان استعفای وی در سال 1867 ادامه داشت. در سال 1867 ، وی به عنوان رئیس شیمی آلی در sorbone منصوب شد ، اما سپس به دلیل ضعف در سلامتی از این سمت منصرف شد. در سال 1867 ، آزمایشگاه شیمی فیزیولوژیکی École Normale’s  به درخواست پاستور ایجاد شد و از سال 1867 تا 1888 مدیر آزمایشگاه بود.  او در پاریس ، مؤسسه پاستور را در سال 1887 تأسیس کرد ، که در ادامه ی  زندگی مدیر آنجا بود.

پژوهش

عدم تقارن مولکولی

در اوایل کار پاستور به عنوان یک شیمی دان ، با شروع در Ecole Normale Supérieure ، و ادامه درStrasbourg و  Lille ، به بررسی خصوصیات شیمیایی ، نوری و کریستالوگرافی گروهی از ترکیبات معروف به تارترات پرداخت.  او مسئله ای راجع به ماهیت اسید تارتاریک در سال 1848 حل کرد.

محلول این ترکیب که حاصل از موجودات زنده باشد ، صفحه قطبش نور عبوری از آن را چرخانده است.  مسئله این بود که اسید تارتاریک حاصل از سنتز شیمیایی چنین نتیجه ای ندارد ، حتی اگر واکنش های شیمیایی آن یکسان بوده و ترکیب عنصری آن یکسان باشد.  پاستور متوجه شد که کریستال های  تارترات دارای وجه های کوچکی هستند.  سپس مشاهده کرد که ، در مخلوط های راسمیک از تارتارات ، نیمی از کریستال ها راستگرد و نیمی از آنها  چپگرد بودند.  در محلول ، ترکیبات راستگرد در جهت عقربه های ساعت و ترکیبات چپگرد برخلاف عقربه های ساعت بودند.  پاستور تعیین کرد که فعالیت نوری مربوط به شکل کریستال ها است و یک ترتیب نامتقارن داخلی از مولکول های ترکیب، مسئول پیچاندن نور است.

 (2R ، 3R) – و (2S ، 3S) – تارترات ایزومتریک بودند و تصور نمی شد که تصویر آیینه ای  باشند.  این نخستین باری بود که کسی خصلت کایرالی مولکولی را نشان می داد و همچنین اولین توضیح همپاری بود.   برخی مورخان کار پاستور در این زمینه را “عمیق ترین و اصیل ترین کمک او به علم” و “بزرگترین کشف علمی” وی می دانند.

تخمیر و نظریه میکروب های  بیماری زا

پاستور، هنگام کار در Lille در سال 1856 برای تحقیق در مورد تخمیر،انگیزه پیدا کرد . یک سازنده محلی شراب ، M. Bigot ، که پسرش یکی از دانشجویان پاستور بود ، به دنبال مشورت های پاستور در مورد مشکلات ساخت الکل چغندرقند و ترش سازی بود. طبق گفته دامادش ، René Vallery-Rado، در اوت سال 1857 پاستور مقاله ای درباره تخمیر اسید لاکتیک به Société des Sciences de Lille ارسال کرد ، اما این مقاله سه ماه بعد خوانده شد. بعداً یک مقاله علمی در 30 نوامبر 1857 منتشر کرد.او طرز فکرهای خود را در این مقاله علمی اینگونه بیان کرد: “من قصد دارم تا ثابت کنم که درست همانطور که در اثر تخمیر مشروبات الکلی  ، در هر زمانی که شکر به الکل و اسید کربن تجزیه می شود ، مخمر آبجو وجود دارد؛بنابراین یک تخمیر خاصی نیز وجود دارد که همیشه ،وقتی شکر به اسید لاکتیک تبدیل می شود ،یک مخمر لاکتیک حاضر است.” 

پاستور همچنین در مورد تخمیر الکلی نوشت و در سال 1858 به صورت کامل منتشر کرد.   Jöns Jacob Berzelius  و Justus von Liebig این نظریه را مطرح کردند که تخمیر ناشی از تجزیه است.

پاستور نشان داد که این نظریه نادرست است و مخمر مسئول تخمیر برای تولید الکل از شکر است.  وی همچنین نشان داد ، وقتی شراب توسط میکروارگانیسم های دیگری آلوده می شود ، اسید لاکتیک تولید می شود و باعث  ترشی شراب  می شود. در سال 1861 ، پاستور مشاهده کرد که وقتی مخمر در معرض هوا قرار می گیرد ، شکر کمتری به ازای هر قسمت مخمر تخمیر می شود. میزان پایین تر تخمیربطور هوازی به عنوان اثر پاستور شناخته شد.  تحقیقات پاستور همچنین نشان داد که رشد میکروارگانیسم ها مسئول فساد نوشیدنی ها  مانند آبجو ، شراب و شیر است. با انتشار این مطلب، او فرآیندی را اختراع کرد که در آن مایعاتی مانند شیر تا دمای بین 60 تا 100 درجه سانتیگراد گرم شوند. این فرایند اکثر باکتری ها و کپک های قارچی از پیش  موجود در آن ها را می کشد. پاستور و  Claude Bernard آزمایشات مربوط به خون و ادرار را در 20 آوریل 1862 به پایان رساندند. پاستور، در سال 1865  برای مقابله با “بیماری های” شراب ، این روند را ثبت کرد. این روش به پاستوریزاسیون معروف شد و به زودی روی آبجو و شیر نیز به کار رفت. آلودگی  نوشیدنی ها باعث شد تا پاستور به این فکر برسد که میکروارگانیسم های آلوده باعث بیماری حیوانات و انسان ها می شوند.

وی پیشنهاد کرد که از ورود میکروارگانیسم ها به بدن انسان جلوگیری شود ، و Joseph Lister را به سمت ایجاد روش های ضد عفونی کننده در جراحی سوق داد. در سال 1866 ، پاستور Etudes sur le Vin را در مورد بیماری های شراب منتشر کرد ، و در سال 1876 Etudes sur la Bière را در مورد بیماری های آبجو منتشر کرد.  در اوایل قرن نوزدهم ، Agostino Bassiنشان داده بود که عضلانی ناشی از قارچی است که کرم های ابریشم را آلوده می کند.  در اوایل قرن نوزدهم ،  Agostino Bassiنشان داده بود که موسکاردین ناشی از قارچی است که کرم های ابریشم را آلوده می کند.  از سال 1853 ، دو بیماری به نام های pébrine و flacherie تعداد زیادی از کرم ابریشم در جنوب فرانسه را آلوده کرده بودند و تا سال 1865 خسارات بزرگی را به کشاورزان وارد کردند.  در سال 1865 ، پاستور به Alès رفت و تا سال 1870 به مدت پنج سال کار کرد.

نازیست زایی

پاستور پس از آزمایشات تخمیر خود ، نشان داد که پوست انگور منبع طبیعی مخمرها است و انگورهای استریلیزه شده و آب انگور هرگز تخمیر نمی شوند.

او آب انگور را از زیر پوست، با سوزن های استریل بیرون آورد و انگورها را نیز با پارچه استریلیزه پوشاند. هر دو آزمایش نتوانستند شراب را در ظروف استریل تولید کنند.

یافته ها و ایده های وی مخالف نظریه عمومی نازیست زایی بود. او به شدت مورد انتقاد Félix Archimède Pouchet ،مدیر موزه تاریخ طبیعی        Rouenقرار گرفت. آکادمی علوم فرانسه برای حل و فصل اختلاف بین دانشمندان برجسته ، جایزه 2500 فرانکی را به هر کسی که می توانست برای مکتب مخالف آموزه خود را ثابت کند ، ارائه می داد.

 Pouchet اظهار داشت: هوا در همه جا می تواند باعث ایجاد خود به خودی نسل موجودات زنده در مایعات شود. در اواخر دهه 1850 ، او آزمایشاتی را انجام داد و ادعا کرد که آنها شواهدی از نازیست زایی هستند. Francesco Redi و Lazzaro Spallanzani به ترتیب در قرن 17 و 18 شواهدی علیه نازیست زایی ارائه دادند.  آزمایش هایSpallanzani در سال 1765 نشان می دهد که هوا آب ها را به باکتری آلوده کرده است. در دهه 1860 ، پاستور آزمایش های Spallanzani را تکرار کرد ، اما Pouchet با استفاده از یک مایع متفاوت، نتیجه دیگری را گزارش کرد. پاستور آزمایشات متعددی را انجام داد تا نازیست زایی را رد کند. او مایع جوشیده را درون یک بالون قرار داد و اجازه داد تا  هوای گرم وارد بالن شود؛  سپس بالن را بست و هیچ ارگانیسمی در آن رشد نکرد. در آزمایش دیگر ، هنگامی که وی بالن های حاوی مایع جوشانده را باز کرد ، گرد و غبار وارد بالن ها شد و باعث رشد موجودات در برخی از آن ها شد. تعداد بالن هایی که در ارتفاعات بالاتر بودند وارگانیسم ها در آن رشد می کردند ،کمتر بود که نشان می دهد هوا در ارتفاعات بالا گرد و غبار و موجودات کمتری دارد. پاستور همچنین از بالن های گردن قویی که حاوی یک مایع قابل تخمیر است ، استفاده کرد. هوا اجازه داشت از طریق یک لوله خمیده بلند که باعث چسبیدن ذرات گرد و غبار به آن  می شد،وارد بالن شود. هیچ چیز در آب ها رشد نکرد، مگرزمانی که بالن ها کج بودند و امکان لمس گردن آلوده بالون با مایع وجود داشت . این نشان داد که موجودات زنده ای که در چنین آب هایی رشد می کنند ، از بیرون و از روی گرد و غبار ها آمده اند ، نه اینکه بصورت خود به خود در مایعات یا از عملکرد هوای خالص تولید شوند. این ها برخی از مهم ترین آزمایشات در رد نظریه نازیست زایی بودند که پاستور در سال 1862 بخاطر آن ها برنده جایزه Alhumbert شد. او نتیجه گرفت: مکتب نازیست زایی هرگز از ضربه فانی این آزمایش ساده بهبود نمی یابد. هیچ شرایطی موجود نیست که بتوان آن را تأیید کرد که موجودات میکروسکوپی بدون ریشه ، والدین مشابه خود ، وارد جهان شدند.

سیستم ایمنی و واکسیناسیون

وبای مرغ

کار بعدی پاستور،کار در مورد بیماری هایی مثل وبا مرغ بود. او کلنی هایی را از Jean Joseph Henri دریافت کرد و آن ها را در آب گوشت پرورش داد. در طی این کار ،کلنی باکتری های مسئول(بیماری زا) از بین رفته و نتوانست در برخی از مرغ هایی که به این بیماری آلوده شده اند، این بیماری را القا کند. به محض استفاده مجدد از این مرغ های سالم ، پاستور متوجه شد که نمی تواند آنها را حتی با باکتری های تازه  آلوده کند . باکتری های ضعیف شده   ، اگرچه  فقط علائم خفیفی ایجاد کرده بودند،اما  باعث شده بودند که مرغ ها از این بیماری مصون بمانند.

در سال 1879 پس از اینکه پاستور به تعطیلات رفت، به دستیار وی ، چارلز چمبرلند (با اصالت فرانسوی) ، دستور داد تا مرغ ها را مایه کوبی کنند. چمبرلند نتوانست این کار را انجام دهد و خود به تعطیلات رفت. در بازگشت او ، کلنی های یک ماهه، مرغ ها را ناخوشایند می کردند ، اما به جای اینکه عفونت ها مانند گذشته کشنده باشند ، مرغ ها به طور کامل بهبود می یافتند. چمبرلند فرض کرد خطایی رخ داده است ، و می خواست کلنی هایی که ظاهرا معیوب بودند را کنار بگذارد ، اما پاستور او را متوقف کرد. او مرغ ها را با باکتری های بدخیم که باعث مرگ سایر مرغ ها شدند ، مایه کوبی کردند و آن ها زنده ماندند. پاستور نتیجه گرفت که حیوانات اکنون نسبت به این بیماری مصون هستند. در دسامبر 1879 ، پاستور از کلنی ضعیف شده باکتری ها برای مایه کوبی کردن جوجه ها استفاده کرد. جوجه ها زنده ماندند ، و وقتی او آن ها را با یک نژاد بدخیم آلوده مایه کوبی کرد ، از آن مصون بودند. در سال 1880 پاستور نتایج خود را به آکادمی علوم فرانسه ارائه داد و گفت که باکتری ها در اثر تماس با اکسیژن تضعیف می شوند.

سیاه زخم

در دهه 1870 ، پاستور این روش واکسیناسیون را روی بیماری سیاه زخم  که گاوها را تحت تأثیر قرارمی داد به کار برد و به مبارزه با سایر بیماری ها علاقه پیدا کردد. پاستور باکتری ها را از خون حیوانات آلوده به آنتراکس کشت داد. هنگامی که او حیوانات را با باکتری ها مایه کوبی کرد ، آنتراکس رخ داد و ثابت کرد که این باکتری عامل بیماری است. بسیاری از گاوها در “مزارع نفرین شده” در حال جان باختن در اثر آنتراکس بودند. به پاستور گفته شد گوسفندهایی که از سیاه زخم جان خود را از دست دادند در مزرعه دفن شدند. پاستور فکر می کرد که کرم های خاکی ممکن است باکتری ها را به سطح آوره باشند. او باکتری های سیاخ زخم را در فضله کرم های خاکی یافت و نشان داد که گفته وی صحیح است.

وی به کشاورزان گفت که حیوانات مرده را در مزارع دفن نکنند.

در سال 1880 ، رقیب پاستور Jean-Joseph-Henri Toussaint، جراح دامپزشکی ، از اسید کربولیک برای کشتن باسیل های سیاه زخم استفاده کرد و واکسن را روی گوسفندان آزمایش کرد. پاستور فکر می کرد که این نوع واکسن کشته شده نباید کار کند ، زیرا او معتقد بود که باکتری های ضعیف شده از مواد مغذی استفاده می کنند که باکتری ها برای رشد لازم دارند. او فکر کرد که با اکسیژن ترکیب باکتری  باعث وخامت کمترمی شود. در اوایل سال 1881 ، پاستور کشف کرد که رشد باسیل های سیاه زخم در حدود 42 درجه سانتیگراد باعث می شود آنها نتوانند اسپور تولید کنند و او این روش را در سخنرانی آکادمی علوم فرانسه در 28 فوریه شرح داد. بعداً در سال 1881 ، Hippolyte Rossignol،دامپزشک پیشنهاد داد که Société d’agriculture de Melun یک آزمایش برای ارزیابی واکسن پاستور ترتیب دهد. پاستور موافقت کرد ، و ارزیابی انجام شده در Pouilly-le-Fort بر گوسفند ، بز و گاو ، موفقیت آمیز بود. پاستور  مستقیما فاش نکرد که چگونه واکسن های مورد استفاده در Pouilly-le-Fortرا تهیه کرد. یادداشت های آزمایشگاهی او ، که اکنون در Bibliothèque Nationale پاریس است، نشان می دهد که وی در واقع از گرما و دی کرومات پتاسیم ، مشابه روش Toussaint استفاده کرده است. ایجاد مصونیت نسبت به ویروس بدخیم بوسیله شکل ضعیف بیماری، تفکری جدید نبود و در مدت طولانی برای آبله  شناخته شده بود. مایه کوبی با آبله با نتیجه ابتلای کمتر به بیماری های شدید و کاهش در مرگ و میر،در مقایسه با عوامل بیماری که بطور طبیعی ایجاد شده اند، شناخته شده بود. ادوارد جنر همچنین واکسیناسیون را با استفاده از آبله گاو (واکسیناسیون) برای ایجاد ایمنی متقابل با آبله  در اواخر دهه 1790 مورد مطالعه قرار داد، و در اوایل 1800 واکسیناسیون در بیشتر اروپا گسترش یافته بود. تفاوت بین واکسیناسیون آبله و واکسیناسیون سیاه زخم و وبای مرغ در این بود که دو ارگانیسم بیماری دوم به طور مصنوعی تضعیف شده اند ، بنابراین به طور نیازی به یافتن ارگانیسم طبیعی ضعیف عامل بیماری نیست. این کشف فعالیت را در بیماری های عفونی متحول کرد و پاستور به افتخار جنر به این عوامل بیماریه تضعیف شده مصنوعی نام عمومی “واکسن” داد.

حمره خوکی

در سال 1882 ، پاستور دستیار خود Louis Thuillierرا به دلیل شیوع حمره خوکی به جنوب فرانسه فرستاد. Thuillier باسیل هایی را که باعث ایجاد این بیماری در مارس 1883 شد ، شناسایی کرد. پاستور و Thuillier بعد از عبور دادن باسیل ها از گوشت کبوتر ، زهر  باسیل را تکثیر دادند. سپس باسیل را از خرگوش ها عبور داده و آن را تضعیف کرده و واکسن به دست آوردند. پاستور و Thuillier به طور نادرست باکتری را به صورت شکل هشت توصیف کردند. Roux در سال 1884 باکتری را به شکل ترکه ای توصیف کرد.

هاری

پاستور با رشد ویروس در خرگوش ، اولین واکسن برای بیماری هاری را تولید کرد و سپس با خشک کردن بافت عصبی آسیب دیده ، آن را تضعیف کرد. واکسن هاری  نخستین بار توسط Emile Roux ، ایجاد شد.او پزشک فرانسوی و همکار پاستوربود که با استفاده از این روش واکسن کشته شده تولید کرده بود. واکسن قبل از اولین آزمایش انسانی در 50 سگ آزمایش شده بود. این واکسن در ژوزف میستر 9 ساله ، در 6 ژوئیه سال 1885 ، پس از آنکه پسر توسط سگ خشمگین صدمه دیده بود، مورد استفاده قرار گرفت. این کار با ریسک شخصی برای پاستور انجام شد ، زیرا وی پزشک مجاز نبود و می توانست برای معالجه پسربچه تحت پیگرد قانونی قرار گیرد. پس از مشورت با پزشکان ، وی تصمیم گرفت که درمان را پیش ببرد. در طی 11 روز ، مایستر 13 مایه کوبی دریافت کرد ، هر مایه کوبی با استفاده از ویروس هایی بود که برای مدت زمانی کوتاه تر ضعیف شده بودند. سه ماه بعد او مایستر را معاینه کرد و فهمید که از سلامتی کامل برخوردار است. پاستور به عنوان یک قهرمان مورد ستایش قرار گرفت و موضوع پیگیری حقوقی نشد. تجزیه و تحلیل یادداشت های آزمایشگاهی او نشان می دهد که پاستور قبل از واکسیناسیون ماینستر،دو نفر را معالجه کرده بود. یکی زنده مانده اما ممکن است واقعاً دچار هاری نشده بود و دیگری در اثر هاری درگذشت. پاستور درمان Jean-Baptiste Jupille را در 20 اکتبر 1885 شروع کرد و این درمان موفقیت آمیز بود. بعداً در سال 1885 ، مردم ، از جمله چهار بچه آمریکا یی، به آزمایشگاه پاستور رفتند تا مایه کوبی شوند. در سال 1886 ، وی 350 نفر را واکسینه کرد که از این تعداد فقط یک نفر مبتلا به هاری شد. پاستور به دلیل مطالعه در میکروب ها ، پزشکان را ترغیب کرد که قبل از عمل ، دست و وسایل خود را ضد عفونی کنند. پیش از این ، تعداد کمی از پزشکان یا دستیاران آنها این روشها را انجام می دادند.

زندگی شخصی

دین و مذهب

نوه ی او Louis Pasteur Vallery-Radot، نوشت که پاستور از پیشینه کاتولیک خود فقط یک معنویتگرایی بدون عمل شرعی نگه داشته بود. با این حال ، پیروان کاتولیک غالباً می گویند که پاستور در کل زندگی خود یک مسیحی سرسخت باقی ماند.

ادبیات خلاصه ای، 18 اکتبر 1902 این جمله را از پاستور هنگامی که همراه کار دعا می کرد،بیان می کند: آیندگان روزی به حماقت فلاسفه ماده گرا مدرن می خندند. هرچه بیشتر طبیعت را مطالعه می کنم ، بیشتر از کار خالق متحیر می شوم. من نماز می خوانم در حالی که مشغول کار خودم در آزمایشگاه هستم.

موریس ویلورال-رادوت ، نوه برادر داماد پاستور و صریحگوی کاتولیک ، معتقد است که پاستور اساساً کاتولیک مانده بود. اما ، علی رغم اعتقاد وی به خدا ، گفته شده است که دیدگاه های او بیشتر آزادانه بود و نه کاتولیک ، تفکری بیش از یک مرد مذهبی بود. او همچنین مخالف آمیختن علم با دین بود

مرگ

پاستور در سال 1868  دچار سکته مغزی شدیدی شد که سمت چپ بدن او را فلج کرد ، اما او پس از مدتی بهبود یافت. سکته مغزی یا اورمی در سال 1894 به شدت سلامتی وی را مختل کرد. پاستور بعلت عدم بهبودی کامل ،  در 28 سپتامبر 1895 در نزدیکی پاریس درگذشت. به او تشییع کشوری داده شد و در کلیسای جامع نوتردام دفن شد ، اما بقایای وی در طاق پوشانده شده از دستاوردهای او در موزائیک های بیزانس در انستیتوی پاستور در پاریس مجدداً دفن شد.

آثار

آثار منتشر شده اصلی پاستور به شرح زیر است

 

         عنوان اثر سال انتشار
مطالعات بر روی شراب 1866
مطالعات بر روی سرکه 1868
مطالعات بر روی بیماری های کرم ابریشم 1870
تفکراتی بر علوم فرانسه 1871
مطالعات بر روی نوشیدنی های غیر الکلی 1876
میکروب های سازمان یافته ، نقش آن ها در تخمیر ، پوسیدگی و سرایت 18778
سخنرانی آقای ال.پاستور در مورد پذیرش از française Académie 1882
درمان هاری 1886

گردآورنده : سرکار خانم زینب خشنود